"سباستین گلد اسپینک" Sebastian Goldspink یک کیوریتور مستقل در سیدنی است. در سال 2011، مرکز تخصصی هنرهای جدید را افتتاح کرد. اولین پروژه به عنوان آلاسکا ALASKA در این مرکز اجرا شد. او تا به حال نزدیک به پانصد نمایشگاه در مکان هایی که به نظر بی استفاده و بی مصرف می رسیده اند برپا کرده است. او به عنوان یک کیوریتور بین المللی در استرالیا و آمریکا شناخته می شود و نمایشگاه هایی در سیدنی، نیوارلئان، لس آنجلس و کریستچرچِ نیوزلند داشته است.
“گلد اسپینک" به عنوان یک متخصصِ ترازاول در کیوریتوری، حرف اول را در استرالیا می زند. او همچنین به عنوان یک مشاور حرفه ای با مرکز دوسالانه سیدنی، موزه هنرهای معاصر، هنرِ ماهِ سیدنی و مرکز هنر رسانه ای دلاکس همکاری می کند. وی همچنین مشاور هنریِ برندهای جهانی کریستین دیور و لوییس ویتون نیز بوده است.
وی مدرس سابق دانشگاه نیوساوت ولز بوده و در حال حاضر در دانشگاه ملی هنر فعالیت می کند.
بخشی از پروژه آلاسکا
نمایشگاهگردان یا هنرگردان یا کیوریتورCurator، کسی است که از طریق تخصص، اطلاعات و ذوق شخصی، اقدام به گردهمآوری و برگزاری نمایشگاه برای آثار هنری (معمولا تجسمی) میکند. لزوماً کیوریتور کار چند هنرمند را دور هم جمع نمیکند. کیوریتور میتواند کار یک هنرمند را به نمایش بگذارد. در ایران به کسی که مسئولیت برگزاری نمایشگاه ( به طور معمول عمومی) انتخاب عنوان نمایشگاه و نوشتن استیتمنت را برعهده دارد و دلایل کنار هم قرار گرفتن آثار را بیان میکند، کیوریتور میگویند. در معنوی لغوی کیوریتور به مسئول موزه نیز گفته می شود.
تاریخچهٔ نمایشگاهگردانی به تکنیکهایی برمیگردد که "مارسل دوشان" به سال ۱۹۳۸ در اجرای نمایشگاه بینالمللی سوررئالیستها در پاریس بهکار برد. این تکنیکها ترفندهایی ساده و هوشمندانه برای تأثیر فوری، شدید و غریب بودند که "دوشان" به آنها احتیاج داشت، به منظور ارائهٔ آثار سوررئالیستها در بیرون از موزه و فضای آکادمیک و نظام سنتی متداول. آثاری که بر این بیرون ماندن اصرار داشتند. هنوز هم نمایشگاهگردانی معاصر همین دغدغهها را دارد. "هانس اولریش اوبریست" در کتابِ "شیوههای هنرگردانی" نشر حرفه هنرمند ترجمه کتایون یوسفی در این باره میگوید: «ریشهٔ لاتین کلمهٔ Curare به معنی مراقبت کردن است. در رم باستان «Curatore» خادمِ شهری بود که وظایف پیش پا افتاده اما مهم و ضروری مثل نظارت بر تأسیسات عمومی، گرمابه و فاضلاب را برعهده داشت. در قرون وسطی که بُعد متافیزیکی انسان مورد تأکید قرار گرفت،Curatus به مثابه کشیشی بود که از روح انسان مراقبت میکرد. تا اواخر قرن هجدهم Curator معنای مراقبت از یک بخش موزه را پیدا کرد. در طول اعصار از این ریشه، انواع مختلف مراقبت استنباط شده، اما گونهٔ معاصرش همان معنای نیای باستانی را دارد: کاشتن، عمل آوردن، هرس کردن و کمک به مردم برای آنکه زندگی و محیط مشترکشان را بهبود دهند.»