ارزیابی و تحلیل عملیات فاو / نویسنده: دکتر حسین علایی

ارزیابی و تحلیل عملیات فاو / نویسنده: دکتر حسین علایی
عملیات والفجر 8 ، یکی از برجسته ترین و پیچیده ترین عملیات های رزمندگان اسلام در دوران جنگ تحمیلی است که از دیدگاه نظامی، قابلیت و ظرفیت زیادی برای استفاده از تجربیات آن دارد.
سه‌شنبه ۰۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۲
کد خبر :  ۸۲۵۲۸

ارزیابی و تحلیل عملیات فاو
نویسنده: دکتر حسین علایی
                                                                

مقدمه
در دوران دفاع مقدس، عملیات های زیادی به منظور بیرون راندن ارتش متجاوز بعثی عراق از سرزمین های اشغالی ایران و نیز برای ایجاد فشار نظامی بر قوای دشمن، جهت پایان دادن به جنگ تحمیلی انجام شده است. برخی از این نبردها در ادامه تلاش برای دفع تجاوز قوای بعثی، در خاک دشمن صورت گرفته است. یکی از عملیات های بسیار مهم، هم از نظر تعیین استراتژی عملیاتی مناسب و هم از نظر بکارگیری تاکتیک های اجرایی بسیار دقیق و همچنین ارزش تعیین کننده سیاسی و نظامی، عملیات حمله قوای اسلام به شبه جزیره فاو در خاک عراق بوده است. طبیعتاً طرح ریزی چنین عملیاتی و نیز سایر نبردهایی که در سرزمین دشمن به وقوع پیوسته است، برای فتح نظامی کشور عراق، نبوده بلکه هدف اساسی آنها رساندن دشمن به نقطه ای بوده است که از ادامه تحمیل جنگ بر ایران پشیمان گشته و در آینده نیز تصور انجام چنین اقداماتی را در ذهن خود نپروراند.

در این نوشته، به صورت مختصر، با نگاهی گذرا به عملیات والفجر 8 که در خاک دشمن انجام شد، پرداخته خواهد شد.

چکیده
عملیات والفجر 8 ، یکی از برجسته ترین و پیچیده ترین عملیات های رزمندگان اسلام در دوران جنگ تحمیلی است که از دیدگاه نظامی، قابلیت و ظرفیت زیادی برای استفاده از تجربیات آن دارد.

نبرد فاو، در ششمین سال جنگ تحمیلی و در روز 20 بهمن سال 1364 در مرز جنوبی استان خوزستان و در جنوب جزیره آبادان، صورت گرفت. این عملیات در منطقه بسیار حساسی انجام شد زیرا از یک طرف در ناحیه مرزی اروند رود انجام می شد که رژیم بعثی عراق به بهانه تسلط بر آن، جنگ با ایران را آغاز کرده بود و از طرف دیگر، منطقه نبرد در تنها مسیر ارتباطی کشور عراق با دریای خلیج فارس تعیین شده بود به طوری که می توانست ارتباط بندر ام القصر را از طریق خورعبدالله با خلیج فارس، مسدود نماید. از سوی دیگر تنها اسکله های نفتی عراق به نام سکوهای البکر و الامیه در محدودۀ این منطقه قرار داشتند.
 
زمین منطقه عملیات نیز یکی از سرزمین های پیچیده جنگی و عملیاتی، در آن زمان، محسوب می شد، به طوری که شامل انواع عوارض طبیعی از جمله رودخانه، نهر، نخلستان، باتلاق، چولان، جاده، روستا، شهر، ساحل، نمک زار، دشت، اسکله و بندرگاه می شد. برای طراحی عملیات در این منطقه، علاوه بر آنکه باید توانایی ها و نحوه گسترش و آرایش دفاعی دشمن در نظر گرفته می شد، می بایستی جنگ با عوارض طبیعی زمین نیز مورد توجه قرار می گرفت. عوارضی مانند رودخانه، نهر، نخلستان، باتلاق و ... . همچنین طرح ریزان عملیات، لازم بود تا جنگ با عوارض مصنوعی ایجاد شده در زمین را هم مد نظر قرار می دادند، عوارضی مانند انواع موانع، سیم خاردار، میله های خورشیدی شکل و میدان های مین مختلف با مین های متنوع و ... .

از سوی دیگر، از آنجا که مهمترین مسئله پس از شکستن خط مقدم دشمن و تصرف منطقه عملیاتی و رسیدن به اهداف مورد نظر، انتخاب منطقه ای مناسب برای تشکیل خط دفاعی مطمئن، جهت مقابله با پاتک های وسیع دشمن بود، بنابراین در طرح ریزی عملیات می بایستی در گزینش این منطقه پدافندی، دقت زیادی به خرج داده می شد تا با استفاده از حداکثر عوارض طبیعی زمین، مثل دریاچه نمک و نیز با ایجاد خاکریزهای مناسب، بتوان منطقه تصرف شده را برای مدت معینی حفظ نمود.

دکترین سپاه برای انجام عملیات گسترده
در زمان مطالعه جهت انتخاب منطقه عملیاتی والفجر 8 ، دکترین و سیاست عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در برنامه ریزی و طراحی هر نوع عملیات، پرهیز از تک جبهه ای و تلاش برای دور زدن دشمن و یا نفوذ عمیق و ایجاد رخنه گسترده در خطوط دفاعی دشمن بوده است. شکل مثلثی جغرافیای زمین در منطقه عملیاتی فاو و نیز محدودیت های زمین برای آرایش مناسب یگان های دشمن و همچنین دور بودن جبهه دشمن از مناطق اصلی نبرد ، می توانست تا حد زیادی این اطمینان را برای فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد نماید که دکترین فوق در این منطقه عملیاتی تا حد زیادی قابل اجرا است و بنابراین می توان به پیروزی بر قوای دشمن، امیدوار بود.

با توجه به نکات فوق می توان گفت که راهبرد سپاه برای انجام عملیاتی موفق، در آن شرایط زمانی عبارت بود از:
1-  انجام عملیات در سرزمینی که متناسب با توان رزمی موجود باشد.
2-  توان ارتش بعثی در آن منطقه محدود بوده و زمین منطقه، ظرفیت تمرکز قوا را برای دشمن، نداشته باشد.
3-  بتوان از تجربیات عملیات های گذشته به منظور نیل به موفقیت و تصرف و تأمین اهداف، استفاده کرد.
4-  بتوان مسأله ی حجم سنگین آتش توپخانه دشمن را به گونه ای حل کرد که ارتش بعثی نتواند با استفاده از قدرت آتش سازماندهی یگان ها و تدارک رسانی به نیروها را مختل نماید.
5-  دشمن نتواند با صرفه جویی در قوای خود، سرزمین تصرف شده را باز پس بگیرد و مجبور شود برای باز پس گیری زمین از دست رفته، نیروهای خود را با حجم انبوه بکار گرفته و تلفات را پذیرا باشد.  

  با این وجود، طرح ریزی عملیات تصرف و تأمین فاو، با توجه به محدودیت های نحوه تدارک نیروها و نیز چگونگی انجام پشتیبانی از نیروهای عمل کننده به دلیل محصور بودن زمین منطقه عملیات از سوی رودخانه اروند رود از سویی و نیز دریای خلیج فارس از سوی دیگر، یکی از پیچیده ترین طرح ریزی های نظامی و تاکتیکی در آن دوران، محسوب می گردید. اگر برتری هوایی ارتش بعثی و نیز قدرت تحرک و توان جابجایی یگان های دشمن نیز بر مشکلات فوق افزوده شود، برنامه ریزی و طراحی چنین عملیاتی از اطلاعات بسیار دقیق و به هنگام و نیز از طرح مانور درخور و مناسبی حکایت می کند. با مطالعه بر روی نحوه برنامه ریزی و چگونگی انجام عملیات والفجر 8، مشخص می گردد که فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توانسته اند با استنباط صحیح از وضعیت ارتش دشمن، شرایط زمین مورد نظر برای عملیات و همچنین توان رزمی در اختیار، این عملیات را طراحی و به اجرا در آورند.

  با توجه به مطالب بیان شده، پیاده کردن دانش و خبرگی فرماندهان و دست اندرکاران طرح ریزی و اجرای این عملیات، می تواند کمک شایانی به مدل سازی چنین عملیات هایی و توسعه بازی جنگ و سناریو سازی برای جنگ های احتمالی آینده بنماید.

وضعیت و شرایط سپاه در چند ماه قبل از عملیات والفجر 8
سال 1364 در شرایطی آغاز شد که :

1- عملیات گسترده ی بدر که  با حضور وسیع یگان های سپاه و ارتش انجام شد، نتوانست به اهداف مهم خود به طور کامل دست یابد و عملیات بزرگی که از سوی قوای ایران در اسفند ماه سال 1363 انجام پذیرفته بود، منجر به تحول مهمی در وضعیت جبهه ها و سرنوشت جنگ نگردید. این ناکامی باعث شد که شکاف بین فرماندهی ارتش و سپاه افزایش یافته و موجب آن گردد که طرح ریزی و فرماندهی عملیات بعدی بر عهده فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش شهید صیاد شیرازی قرار گیرد و برخی از یگان های سپاه نیز تحت امر وی قرار گیرند.

2- شهید صیاد شیرازی با تشکیل قرارگاه کمیل قصد داشت تا عملیاتی را از منطقه آبگرفتگی ضلع شرقی جزیره جنوبی تا منطقه طلاییه به منظور دشت های وسیع شمال نشوه، طرح ریزی و انجام دهد. در طرح ریزی این عملیات، فرمانده نیروی زمینی ارتش، یگان های سپاه را به عنوان واحدهای خط شکن انتخاب و آنها را تحت عنوان قرارگاه هجوم، سازماندهی و با فرماندهی یکی از فرماندهان سپاه در سازمان رزمی قرارگاه کمیل قرار داده بود. فرمانده قرارگاه هجوم، قائم مقام شهید صیاد شیرازی در عملیات کمیل محسوب می گردید. یگان های ارتش هم به عنوان واحد های دنبال پشتیبان، قرار بود پس از شکستن خط از سوی لشکر های قرارگاه هجوم که عبارت از لشکرهای فجر، المهدی و محمد رسول الله بودند، باید به دنبال آنها به مواضع دشمن یورش می بردند. از آنجا که طرح ریزی این عملیات مطابق با واقعیت های صحنه نبرد تلقی نمی شد و اجرای آن نا موفق ارزیابی می گردید، بنابراین با طرح مسئله در حضور فرماندهی جنگ، انجام آن منتفی گردید.

3- در ادامه روند جنگ قرار شد تا سپاه به صورت جداگانه و با یگان های خویش و با فرماندهی واحد خود، منطقه مورد نظر برای عملیات بزرگ بعدی را مورد مطالعه قرار داده و طرح خود را ارائه دهد و ارتش نیز به همین صورت اقدام نماید. بنابراین عملیات والفجر 8 اولین عملیاتی است که با برنامه ریزی و طرح ریزی جداگانه از ارتش و توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی جنگ پیشنهاد و برای اجرا مورد تصویب قرار می گیرد. این عملیات پس از یک دوره ناکامی توانست تحول مهمی را در جبهه های جنگ رقم بزند.

4- در سال 1364 نیاز به توسعه ی توان رزمی قوای ایران برای غلبه مؤثر بر قدرت روبه گسترش ارتش بعثی عراق، برای همه دست اندر کاران جبهه های جنگ به خوبی احساس می شد. امام خمینی که بیش از همه برای موفقیت در جنگ، چاره اندیشی می کردند به این نتیجه رسیدند که بایستی تحول عظیمی در سازماندهی و افزایش قدرت رزمی کشور با کمک ظرفیت های موجود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد نمایند. بنابراین ایشان با استناد به قانون اساسی در تاریخ 26 شهریور سال 1364 طی حکمی به فرمانده کل سپاه، دستور تشکیل نیروهای زمینی، دریایی و هوایی را در سپاه صادر فرمودند و تأکید نمودند که این نیروها باید قوی و سریع   تشکیل شوند.

5- تجربیات عملیات های گذشته برخی از فرماندهان و طرح ریزان عملیاتی سپاه را بسیار محتاط و ملاحظه کار نموده بود به گونه ای که نظر آنها در مورد منطقه ی عملیاتی فاو کاملاً منفی بود. آنها معتقد بودند که انتقال حدود 70 هزار نفر از رزمندگان اسلام به منطقه ی مثلث فاو اقدام بسیار خطرناکی است که با توجه به نداشتن عقبه ی مطمئن و عدم وجود خطوط مواصلاتی، می تواند موجب تلفات گسترده و اسارت تعداد زیادی از آنها شده و بنابراین پیروزی را برای ارتش بعثی صدام رقم بزند. آنها برای تبیین منظور خود از      تئوری دام   استفاده می کردند با این مفهوم که ممکن است منطقه ی فاو به عنوان فضایی برای به دام انداختن رزمندگان اسلام مورد بهره برداری ارتش بعثی عراق قرار گیرد. بنابراین آنها به این دلیل با انجام عملیات در این منطقه مخالفت می ورزیدند.    

اهداف عملیات
  مهم ترین هدف این عملیات، دستیابی به یک پیروزی قاطع از نظر نظامی در آن شرایط زمانی در  جبهه های جنگ بود تا بدینوسیله دولتمردان و سیاستمداران کشور برای حل مسئله جنگ و پایان دادن به نبردها از راه سیاسی، بتوانند از قدرت عمل بیشتری برخوردار شوند. آقای هاشمی رفسنجانی در صفحه 88 کتاب بی پرده با هاشمی رفسنجانی می گوید: فاو یکی از عملیات هایی بود که برای ختم جنگ طراحی کرده بودیم. هدف، هم این بود که از جاده ساحلی به ام القصر برویم.

در آن زمان مهمترین مسئله برای ختم جنگ، روشن شدن موضوع دولت آغاز کننده جنگ و کشور متجاوز برای افکار عمومی جهانی و نیز جامعه بین المللی بود. به همین منظور حضرت امام خمینی اصرار داشتند که باید مسئول و شروع کننده جنگ مشخص شود تا از این به بعد، مشروعیت و امکان تجاوز به ایران در ذهن همسایگان ایران و قدرت های بزرگ شکل نگیرد.

  بنابراین انجام نبرد فاو در آن شرایط زمانی، مورد نیاز مسئولین کشور و مردم ایران که چشم انتظار پیروزی های بزرگ و درخشانی بودند بود. همچنین اجرای عملیات والفجر 8، پس از مدتی ناکامی در کسب موفقیت های بزرگ جنگی، می توانست روحیۀ جدیدی را برای فرماندهان و طراحان عملیاتی به وجود آورده و موجب توسعه نشاط رزمی در آنان شده و نیز قدرت دفاعی و عملیاتی رزمندگان اسلام را بالا برده و یک بار دیگر نشان دهد که با توکل بر خداوند بزرگ و به کارگیری ابتکار عمل، قدرت خلاقیت و تفکر و کسب اطلاعات صحیح از دشمن می توان، برتری نظامی در صحنه نبرد را دوباره، کسب نمود و دشمن را منفعل کرد. از طرفی به لحاظ موقعیت جغرافیایی شمال خلیج فارس و منطقه فاو، عملیات والفجر 8 از اهداف سیاسی و نظامی ویژه ای برخوردار بود که مهم ترین نتایجی که از آن، حاصل می شد عبارت بودند از:

1-تصرف کامل اروند رود
صدام حسین رئیس جمهور عراق در روز 26 شهریور سال 1359 یعنی 4 روز قبل از آغاز جنگ تحمیلی، پیمان مرزی 1975 الجزایر بین دو کشور ایران و عراق را پاره و غیر قابل قبول و بی اعتبار اعلام کرد. مسئله مهم در این قرارداد، تعیین خط القعر اروند رود به عنوان مرز آبی دو کشور بود. حداقل انتظاری که رژیم بعثی صدام از نتایج جنگ تحمیلی داشت این بود که بتواند تمام اروند رود را به مالکیت عراق درآورده و آن را شط العرب بخواند. عملیات والفجر 8 توانست این رویای صدام را بر باد داده و تمامی اروند رود را به تصرف ایران درآورد. بنابراین صدام احساس می کرد که ادامه جنگ می تواند به رژیم بعثی عراق خسارات جبران ناپذیری وارد کند و او را حتی از مزایای پیمان 1975 نیز محروم نماید.

2- تصرف شهر فاو و تأسیسات بندری آن
  شهر فاو در کنار رودخانه اروند دارای اسکله های کوچکی بود که از آن برای پهلو گیری شناورهای سبک و کشتی های با آب خور کم، استفاده می شد. انبارهای ذخیره نفت و نیز تلمبه خانه های مربوط به صدور نفت عراق از طریق پایانه نفتی البکر نیز در کنار این شهر به سمت ساحل خورعبدالله، قرار داشت. بنابراین می توان این شهر کوچک را یک مجموعه نفتی نیز به حساب آورد.

3- تصرف کامل بخش انتهایی اروندرود در دهانه خلیج فارس و تسلط بر قسمت های دیگری از آن پس از منطقه خسرو آباد تا روبه روی فاو که در مجموع بیش از بیست کیلومتر طول می شد.

4- تأمین خور موسی در خلیج فارس و امکان تردد کشتیرانی امن به بندر امام خمینی(ره)
لازم به ذکر است که در آن ایام، بندر امام خمینی بزرگترین بندر وارداتی کالاهای اساسی و بازرگانی ایران بوده و کشتی های تجاری زیادی به آن تردد می کردند.

5- تهدید بندر ام القصر، محل استقرار ناوگان نیروی دریایی عراق
این بندر که در نزدیکی مرز عراق با کویت و در انتهای خور عبدالله قرار داشت، تنها بندر فعال عراق بود که علاوه بر استقرار ناوچه های جنگی اوزا در آن، برخی از کشتی های تجاری نیز به آن تردد می کردند.

6- تأمین امنیت کشتیرانی در شمال خلیج فارس و کمک به افزایش امنیت در جزیره نفتی خارک
در آن زمان، یکی از اهداف جنگی ارتش بعثی عراق حمله مداوم به جزیره خارک و سکوهای نفتی ایرانی واقع در خلیج فارس با استفاده از هواپیماهای شکاری و ناوچه های جنگی و بالگردهای نظامی بود.

7- انهدام و یا تصرف سکوهای پرتاب موشک های ضد سطحی HY2 در رأس البیشه
این موشک ها که به نام کرم ابریشم خوانده می شد دارای حدود نود کیلومتر برد بود و می توانست دهانه خور موسی را برای کشتی های عازم به بندر امام خمینی و بندر ماهشهر، ناامن نماید.

8- انسداد مسیر تردد ناوگان نظامی و تدارکاتی رژیم بعثی عراق به خلیج فارس از طریق خور عبد الله
9- ایجاد فشار روانی بر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای قطع حمایت های مالی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی از رژیم صدام.

دلایل انتخاب منطقه فاو
  با توجه به نیاز کشور به انجام یک عملیات کاملاً موفقیت آمیز برای رسیدن به اهداف معینی که در بالا به آن اشاره گردید با بررسی های فراوانی که صورت گرفت مشخص شد که در آن شرایط زمانی، تنها منطقه ای که امکان به کارگیری تمام استعدادها و توانایی های قوای رزمی ایران علیه ضعف های دشمن برای رسیدن به یک هدف مهم، وجود دارد و از نظر نظامی نیز در دسترس طرح ریزی می باشد، با توجه به نکات ذیل، منطقه مثلث فاو است.

1-  حساسیت نسبتاً کم دشمن و غافلگیر بودن منطقی نسبت به منطقه
  اصولاً منطقه جزیره آبادان و منطقه فاو در دو سوی اروند رود، از ابتدای جنگ به عنوان یک جبهه فعال تلقی نمی شده است. رودخانه عریضی به نام اروند مانع مهمی برای طرح ریزان عملیات در هر دو سوی جبهه برای انتخاب این منطقه برای عملیات بوده است زیرا عبور از رودخانه نیاز به تجهیزات و امکانات ویژه ای دارد. بنابراین این منطقه به عنوان جبهه ای متروکه از سوی طرفین جنگ محسوب می شده است.

ارتش بعثی با دیدگاه کلاسیک خود، تصور یک عملیات گسترده و مهم از سوی قوای ایران با عبور از مانع طبیعی اروند رود را در این منطقه نداشت. لازم به ذکر است که در تهاجم ارتش بعثی به سرزمین های خوزستان، هیچگاه قوای صدام نتوانستند از اروند رود عبور کرده و بر روی آن پل احداث نمایند. حتی در زمانی که آبادان را به محاصره خود درآوردند، تمام تلاش آنها بر عبور از رودخانه کارون و تصرف آبادان از طریق شمال آن شهر متمرکز بود. چنانچه ارتش بعثی امکان زدن پل بر روی اروند رود را در توان خویش می دید، می توانست از سمت جنوب نیز شهر آبادان را مورد تهاجم قرار داده و اشغال آن را تسهیل نماید. حتی زمانی که در عملیات بیت المقدس خرمشهر به محاصره رزمندگان اسلام درآمد نیز، ارتش بعثی از تدارک نیروهای خود در خونین شهر از طریق اروند رود مأیوس بود و نتوانست اقدام مؤثری را در این زمینه انجام دهد. بنابراین فرماندهان یگانه های مستقر دشمن در این ناحیه، حداکثر احتمال یک تک نفوذی و یا انجام یک عملیات محدود را از سوی رزمندگان اسلام در این منطقه می دادند. آنها تصور می کردند که در این صورت، پس از انجام یک عملیات محدود و تهاجم کم اهمیت و گرفتن یک سرپل کوچک، دوباره قوای ایرانی به مواضع خود باز می گردند

  در یکی از اسناد به دست آمده پس از تصرف محل قرارگاه لشگر 26 ارتش بعثی در جریان عملیات والفجر 8، نامه ای از فرمانده تیپ 111 به فرمانده سپاه هفتم ارتش عراق مشاهده شد که در آن فرمانده تیپ در گزارش خود نوشته بود که 400 دستگاه لودر، بولدزر و کامیون ایرانی در حال انجام فعالیت های مهندسی در میان نخلستان های اطراف اروند رود هستند. او با ذکر قرائن و شواهدی که از مشاهده فعالیت های گوناگون رزمندگان اسلام      جمع بندی کرده بود به این نتیجه رسیده بود که ایرانی ها می خواهند در اینجا عملیات نمایند ولی ماهرعبدالرشید فرمانده سپاه هفتم در جواب وی نوشته بود که ایرانی ها می خواهند ما را در منطقه آبادان و فاو فریب دهند و شما بیخود، ترس توی دل نیروها نیانداز، ما بهتر می دانیم که ایران کجا می خواهد عملیات انجام دهد.

2-  ضعف خطوط پدافندی دشمن
در این منطقه آرایش دفاعی یگان های دشمن نسبت به سایر خطوط دفاعی جبهه ها از استحکام و قدرت کافی برخوردار نبود زیرا:

الف- تصور دشمن از اروند رود به عنوان یک مانع قوی و غیر قابل عبور برای یگان های ایرانی
ب- عدم امکان ایجاد استحکامات فراوان و احداث موانع مصنوعی گسترده در جلوی خط مقدم دشمن،
  با توجه به نزدیکی سنگرهای دشمن در کنار رودخانه اروند، دشمن بین سنگرهای خود و آب اروند رود در شرایط جذر را با انواع موانع مصنوعی  از جمله میلگردهای خورشیدی و سیم های خاردار و میادین مین مختلف پوشانده بود تا غواصان و رزمندگان پیاده از آنها نتوانند عبور کنند. ولی این موانع نسبت به موانع موجود در سایر خطوط جبهه ها، خیلی عمیق و گسترده، ارزیابی نمی شد.

3-  عدم حضور لشگرها و تیپ های قوی دشمن در خطوط دفاعی
از آنجا که دشمن از حساسیت کمتری نسبت به این منطقه در مقایسه با سایر نقاط جبهه مثل شلمچه و... برخوردار بود بنابراین، عمده یگان های پرتوان خود را در سایر نقاط جبهه ها مستقر کرده بود.

4-  عدم وجود عمق دفاعی مناسب در خطوط دشمن به دلیل غیر ممکن بودن ایجاد رده های مختلف پدافندی به خاطر شرایط نامطلوب زمین و وجود نخلستان، نهرها و باتلاق های فراوان.

5-  وجود جناحین امن برای نیروی تک کننده پس از تصرف شبه جزیره فاو و محدود شدن دفاع از آن، پس از تصرف هدف مورد نظر فقط به یک جبهه و آن هم از سمت بصره و ام القصر

6-  وادار ساختن دشمن به جنگیدن در سرزمینی که ارتش بعثی، تمایل به درگیر شدن در آن را نداشت. از سویی دیگر انتخاب زمان عملیات در فصل زمستان می توانست، ضعف های این زمین را برای ارتش دشمن، فراوان تر نموده و در جریان نبرد، امکان استفاده مؤثر برای مانور زرهی را از قوای دشمن بگیرد.

 3- امکان سازماندهی آتش مؤثر توپخانه
با توجه به اینکه عملیات در منطقه فاو و رأس البیشه صورت می گرفت و تردد یگان های دشمن برای رسیدن به فضای درگیری، متکی بر جاده های بصره به فاو و ام القصر به فاو بود و این جاده ها نیز تا حدود زیادی می توانست زیر آتش توپخانه دور برد قوای ایران قرار گیرد، بنابراین مؤثرترین آتش های توپخانه برای درگیری با واحدهای دشمن قبل از رسیدن به منطقه پاتک، طرح ریزی گردید. بدین منظور تمام استعداد توپخانه سپاه که 13 گردان می شد  بعلاوه 10 گردان توپخانه از ارتش، جهت اجری آتش های پر حجم، در جزیره آبادان گسترش یافتند. البته حداقل برآورد سپاه برای اجرای آتش های مؤثر 35 گردان توپخانه بود که قرار بود 20 گردان آن از نیروی زمینی ارتش تأمین شود که عملاً 10 گردان پای کار آمد و با توپخانه های سپاه در مجموع 23 گردان امکان اجرای آتش بر روی محورهای مواصلاتی قوای دشمن را پیدا کردند. لازم به ذکر است که هر گردان توپخانه شامل 15 تا 18 عراده توپخانه صحرایی می شد. به منظور استقرار نزدیک به 400 عراده توپخانه سنگین صحرایی، با کمک یک عملیات عظیم مهندسی، کار ساخت سکوهای لازم در میان باتلاق ها برای استحکام زمین زیر مواضع توپخانه ها، فعالیت عظیمی صورت گرفت و علمی ترین روش های اجرای آتش های مؤثر بکار گرفته شد تا توپخانه به عنوان عنصر مؤثر و مهم موفقیت در عملیات والفجر 8 ، خود را نشان دهد.

4- کم عمق بودن اهداف و امکان دسترسی و تصرف سریع آنها
محدود بودن زمین منطقه فاو، شرایطی را پدید آورده بود که دسترسی به اهداف نظامی آن در شب اول عملیات، امکان پذیر می نمود. مهم ترین هدف این عملیات تصرف شهر فاو بود که از خط تماس، حدود 1000 متر فاصله داشت. برای تصرف عمیق ترین اهداف، نیاز به طی بیش از 5 تا حداکثر 10کیلومتر نبود. بنابراین می شد انتظار داشت که تا قبل از شروع پاتک های ارتش بعثی و اقدامات مؤثر دشمن بتوان آنها را تأمین و تا حدودی تثبیت نمود.

از سوی دیگر نزدیک بودن و کوتاه بودن عقبه های خودی نسبت به منطقه هدف، شرایط مناسبی را برای پشتیبانی مستمر از عملیات فراهم می آورد.

روش های اِعمال غافلگیری
    برای پیروزی در هر نبردی غافلگیر کردن دشمن و فریب وی نسبت به منطقه و اهداف عملیات،  یکی از اصول اساسی و عوامل مهم رسیدن به موفقیت است. به میزان اهمیت هر عملیات و نیز شرایط برتری دشمن، رعایت اصل غافلگیری می تواند کمک زیادی به رسیدن به نتایج مطلوب بنماید. همیشه باید به گونه ای برنامه ریزی کرد تا  دشمن، هم در تشخیص مکانی که قرار است نبرد در آن صورت گیرد دچار غافلگیری گردد و هم از زمان وقوع آن اطلاع نیابد. بنابراین باید از تاکتیک ها و روش های عملیاتی جدیدی استفاده کرد تا دشمن نتواند از شیوه هایی که قرار است در درگیری از آن استفاده شود آگاهی یابد.

بنابراین قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)  برای غافلگیر کردن دشمن اقدامات ذیل را انجام داد:

  طرح ریزی عملیات فریب
  از آنجا که قبلاً عملیات های خیبر و بدر در منطقه هورالهویزه از سوی رزمندگان اسلام انجام شده بود لذا با تشکیل قرارگاهی به نام قرارگاه عملیات فریب به دشمن نشان داده شد که عملیات بزرگ بعدی قوای اسلام در این منطقه صورت خواهد گرفت. بدین منظور رفتارهای یگان های عملیاتی به گونه ای تنظیم شد که شواهد و قرائن تک، به دشمن نشان داده شود. بنابراین اقدامات زیر از سوی لشگرها و تیپ های سپاه، صورت گرفت.
الف- نقل و انتقال تجهیزات نظامی و نیروهای رزمنده در شرایط علنی و نیز استتار شده و  ستون کشی های ظاهری و مکرر به خصوص چند روز قبل از آغاز عملیات والفجر 8
ب- تقویت خطوط اول و استقرار نیروهای اطلاعات عملیات به منظور برخورد و دستگیری نیروهای نفوذی و اطلاعاتی دشمن
ج- استقرار سایت موشکی پدافند هوایی هاگ در منطقه عمومی هور که به مفهوم آمادگی قوای اسلام برای یک عملیات جدید است
د- اقدام به شناسایی مواضع دشمن و کسب اطلاعات از یگان های ارتش بعثی مستقر در این منطقه
فرمانده کل سپاه به برخی از مسئولین اطلاعات عملیات دستور داده بود که سعی کنند تا یکی دو نفر از نیروهای اطلاعاتی را اسیر بدهند تا دشمن به جدیت قوای اسلام برای انجام عملیات جدیدی در این منطقه، مطمئن شود.
ه- فرستادن فرماندهان یگان های خط شکن سپاه و نیز برخی از مسئولین اطلاعات عملیات قرارگاه های تاکتیکی به منطقه هور، تا توجه دشمن و نیز عناصر جاسوسی وی به حضور آن ها جلب شود. باید توجه داشت که یکی از راه های یافتن منطقه عملیاتی رزمندگان اسلام، کنترل دشمن در نقاطی بود که افراد فوق در آن تردد می کرده و فعال می گردیدند.
و- اقدام به اعزام بیش از 1000 دستگاه ماشین آلات مهندسی از قبیل لودر، بولدزر، کمپرسی و... به منظور احداث جاده های تدارکاتی و انجام فعالیت های مهندسی به منظور آماده سازی فضای منطقه برای عملیات
عملیات فوق آنقدر یگان های سپاه را درگیر خود ساخته بود که تا اواسط آذرماه سال 1364 یعنی حدود 2 ماه قبل از آغاز عملیات والفجر8، همه فرماندهان لشکر ها و تیپ های سپاه تصور می کردند که عملیات اصلی قرار است در هور انجام شود. در نیمه آذرماه، فرمانده سپاه جلسه ای را با حضور فرمانده یگان هایی که قرار بود در عملیات فاو شرکت نمایند در جزیره ای در رودخانه کارون و در منطقه جنوب اهواز تشکیل داد و آنها را در مورد منطقه اصلی عملیات توجیه نمود.

1-  برنامه ریزی برای اجرای تک پشتیبانی
از آنجا که قرار بود همزمان با عملیات سپاه در منطقه فاو، ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در هر منطقه ای که توانایی دارد تا با لشگرها و تیپ های سازمانی خود به اجرای تک مستقل بپردازد، به  طرح ریزی عملیات مورد نظر خود اقدام نماید، بنابراین تک در محور پاسگاه زید تا شلمچه و منطقه  تنگه چزابه در منطقه مرزی غرب شهر بستان که در دستور کار ارتش قرار گرفته بود به عنوان تک پشتیبانی برای عملیات سپاه در فاو، محسوب می گردید. البته اجرای عملیات سپاه در فاو هم، نقش تک پشتیبانی برای عملیات ارتش را ایفا می کرد.

قرار بر این بود تا هر یک از عملیات طرح ریزی شده از سوی ارتش و سپاه، که در منطقه خود موفق شد، به عنوان تلاش اصلی نبرد، قلمداد گردیده و محور بعدی به عنوان تک پشتیبانی محسوب شود. از آنجا که پیشروی در محور شلمچه به دلیل نزدیکی آن به شهر بصره برای دشمن بسیار خطرناک تلقی می شد، بنابراین چنانچه  یگان های ارتش می توانستند خط مقدم دشمن در این ناحیه را به تصرف خود درآورند و حتی مقدار اندکی در آن پیشروی نمایند، این اقدام، باعث عدم جابجایی فوری واحدهای ارتش بعثی به سمتِ منطقه تلاش اصلی در فاو می گردید. البته، تک ارتش در محور شلمچه، قرین موفقیت لازم نگردید و علی رغم تلاش واحدهای در خط، پیشروی چندانی در این جبهه صورت نگرفت. لازم به ذکر است که تعدادی از گردان های واحدهای سپاه برای انجام تک در شلمچه در اختیار نیروی زمینی ارتش قرار گرفته بودند.

3- طرح ریزی عملیات محدود و ایذایی
فرماندهی کل سپاه با به کارگیری بخشی از توان یگان هایی که در مرحله اول عملیات والفجر 8 برای آنها مأموریتی پیش بینی نشده بود در منطقه ام الخصیب واقع در روبروی شهر خرمشهر و جزیره ام الرصاص و جزیره بوارین واقع در خاک عراق، عملیاتی را طراحی کرد تا یگان های دشمن در این منطقه را درگیر نگه داشته و از امکان اعزام فوری آن ها به منطقۀ اصلی عملیات در جبهه فاو جلوگیری نماید. این مأموریت به قرارگاه نجف که فرمانده و برخی از فرماندهان یگان های تحت امر وی در مورد امکان موفقیت عملیات والفجر 8، ابهام داشتند، واگذار گردید. لازم به ذکر است که بلافاصله پس از آغاز عملیات در منطقه فاو، این یگان ها به آن ناحیه اعزام گردیدند. قرارگاه نجف اشرف با استعداد 50 گردان از رزمندگان سپاه انجام این مأموریت را بر عهده داشت که موفق شدند بخشی از دو جزیره هدف را تصرف نمایند. ولی با پیشروی تلاش اصلی در منطقه فاو، کل یگان های این قرارگاه پس از 48 ساعت به منطقه عملیاتی والفجر 8 منتقل و مأموریت دفاع در برابر پاتک های دشمن حول محور جاده استراتژیک را بر عهده گرفتند.

4-  عملیات حفظ اطلاعات
  از آنجا که بایستی آماده سازی منطقه تلاش اصلی عملیات که در فاصله 45 کیلومتری جنوب شرقی آبادان قرار داشت برای دشمن پوشیده باقی بماند، لذا شدید ترین تدابیر حفاظت اطلاعات از منطقه  خسرو آباد تا دهانه اروند رود از یک سو و از شبه جزیره آبادان تا رودخانه بهمنشیر از سوی دیگر، برنامه ریزی و به مرحله اجرا درآمد. بدین منظور اقدامات ذیل صورت گرفت:
الف- مردم ساکن در روستاهای داخل نخلستان های کنار اروند رود از خسرو آباد تا نهر قاسمیه و نیز ساکنین برخی از روستاهای کنار رودخانه بهمنشیر، به منظور جلوگیری از آسیب پذیری آنها به هنگام شروع عملیات والفجر8 و نیز احتمال شایع شدن عملیات ایران از سوی آنان به صورت ناخواسته، از روستاهایشان جابه جا و در مناطق امنی استقرار یافتند.

ب- واحدهای دژبانی در تمام مسیرهای ورود به منطقه مورد نظر، مستقر گردیده و در نقاط ایست و بازرسی از تردد یگان ها و رزمندگانی که حضورشان در این ناحیه ضروری نبود جلوگیری می کردند. البته عبور خودروهای مهندسی و یا تجهیزات جنگی و یا فرماندهان تاکتیکی فقط با کارت تردد ویژه امکان پذیر می بود. قبل از آن هم، کلیه فرماندهان قرارگاه ها و لشگرها و تیپ ها و سایر یگان های پشتیبان خدمات رزمی، توجیه شده بودند تا برای ترددهای ضروری خود با استفاده از تاریکی شب و با چراغ خاموش و با کم ترین سر و صدا به انجام مأموریت خویش بپردازند. لازم به ذکر است که با استفاده از این تدابیر، ظرف حدود سه ماه بزرگ ترین عملیات مهندسی که در شرایط عادی به دو سال وقت نیاز داشت، برای آماده کردن شرایط عملیات در مناطق نزدیک به خط تماس، انجام گرفت. لازم به ذکر است که در این عملیات مهندسی صدها کمپرسی با انتقال شن از شمال استان خوزستان توسعه جاده های آنتنی در کنار نهرهای منشعب از اروند رود در ساحل خودی، انجام می دادند.

  ج- به منظور استقرار تدریجی یگان های تک کننده و عدم ایجاد حساسیت در دشمن، یگان های مرزی ژاندارمری مستقر در کنار اروند رود با واحدهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ولی با همان شکل و شمایل و با همان  سلاح ها، تعویض گردیدند و میزان آتش اجرا شده از سوی واحدهای ژاندارمری بر روی مواضع دشمن، از سوی یگان های سپاه، حفظ شد تا دشمن متوجه تغییر یگان ها در خط نگردد. برای مثال واحد های ژاندارمری دارای سلاح سازمانی ژ3 بودند در حالی که رزمندگان سپاه از سلاح کلاشینکوف استفاده می کردند که در این منطقه آنها نیز از تفنگ ژ3 ، استفاده کردند.

د- از شش ماه قبل از آغاز عملیات فقط سه نفر از هر یگان در جریان برنامه ریزی عملیات، در این منطقه قرار گرفتند که عبارت بودند از فرمانده، قائم مقام و مسئول اطلاعات عملیات هر یگان رزمی.
حتی به فرماندهان گردان های توپخانه ارتش که برای این عملیات به سپاه مأمور شده بودند تا سه روز قبل از آغاز عملیات، اجازه حضور در جزیره آبادان داده نشد و کسانی که در سه روز مانده به عملیات وارد منطقه عملیاتی شدند، اجازه خروج از این منطقه را نیافتند، به گونه ای که آنها از این موضوع ناراحت شده و شکایت و گلایه خود را با سرهنگ موسوی قویدل معاون عملیاتی وقت قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش در جنوب، مطرح می کردند.

ه- اجازه افزایش فرکانس های ارتباط بیسیم بیش از آنچه که قبلاً در منطقه موجود بود به یگان های جدید داده نشد و آن ها برای ارتباطات خود فقط مجاز به استفاده از سیستم ارتباط باسیم که امکان شنود از سوی دشمن را نداشته باشد بودند.

  حتی فرماندهان گردان های غواص در حین آغاز عملیات نیز از استفاده از بیسیم خودداری نموده و با خود تلفن های قورباغه ای را به همراه سیم مربوطه از اروند رود عبور داده و به ساحل دشمن بردند تا بتوانند وضعیت نیروهای خط شکن را به رده های بالای خود با اطمینان، گزارش دهند.

و- به منظور عدم امکان نشر اطلاعات و گمراه شدن جاسوسان احتمالی، برای مقرها و قرارگاه های گوناگون اسامی متفاوتی نسبت به واقعیت آنها انتخاب شده بود. برای مثال برای محلی که فرماندهی سپاه در آنجا حاضر شد و به جلسه با سایر فرماندهان می پرداخت، تابلویی با عنوان مرکز بهداری نصب گردیده بود و فرمانده کل سپاه برای تردد به این مقرّ، از آمبولانس استفاده می نمود تا رفت و آمد وی، از دید دشمن مخفی بماند. یکبار به هنگامی که فرمانده سپاه با سایر فرماندهان در این محل جلسه داشتند، یک برادر جهادی که به هنگام کار با دستگاه مهندسی دچار آسیب و جراحت از ناحیه پا شده بود را به این مقرّ با تصور آنکه محل اورژانس است، آوردند. به منظور عدم اطلاع همراهان  وی از ماهیت این مکان، بلافاصله پای وی را با امکانات اولیه بسته و او را با آمبولانسی به مرکز اصلی بهداری اعزام نمودند.  

5-  کنترل اطلاعاتی دشمن
  به منظور مراقبت از شرایط دشمن و اطمینان از غافلگیر بودن وی، واحدهای اطلاعات عملیات      قرارگاه ها با استفاده از دکل های بلند دیده بانی که در منطقه وجود داشت به طور مرتب، فعالیت های دشمن را تحت نظر قرار داده و تغییرات آرایشی و آمادگی وی را کنترل می کردند. از طرفی با در اختیار گرفتن عکس هوایی از منطقه فاو که توسط هواپیماهای RF4 نیروی هوایی، صورت می گرفت امکان بررسی بیشتر بر روی وضعیت دشمن فراهم می آمد. تمام اقدامات تاکتیکی دشمن به طور مرتب رسد می شد و میزان حجم آتش های وی بر روی نقشه و در یک منحنی ثبت می گردید تا تغییرات معنی دار آن از نظر هوشیاری فرماندهان دشمن مورد ارزیابی قرار گیرد.

  پنج روز قبل از آغاز عملیات، اطراف قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) به فاصله ی حدود 250 متر از آن و در کنار یکی از نهرهای درون نخلستان کنار اروند رود، از سوی تعداد حدود 8 فروند هواپیمای دشمن بمباران گردید. برخی از فرماندهان سپاه، این بمباران را ناشی از لو رفتن و آشکار شدن عملیات برای دشمن و به هم خوردن غافلگیری ارزیابی  می کردند. ولی با بررسی های بیشتر معلوم شد که هواپیماهای ارتش بعثی برای حمله به یک کشتی نفتکش در  خلیج فارس که نفت صادراتی ایران را حمل می کرد، اعزام شده بودند که در بازگشت از مأموریت، بمب های مصرف نشده را به طور اتفاقی در میان نخلستان های ایران رها کرده اند. این حادثه در زمانی اتفاق افتاد که در روز های قبل از آن، بحث جدی میان فرماندهان عملیات والفجر8، مسئله ی لو رفتن عملیات یا عدم فهم دشمن از برنامه ی ایران برای انجام عملیات، در این منطقه بود. بنابراین چنانچه این کنترل اطلاعاتی وجود نداشت  ممکن بود به اشتباه این اقدام دشمن، تفسیر غلط شده و باعث تأثیر بر روی عملیات گردد.

6-  انتخاب منطقه غافلگیر کننده
  دشمن امکان عملیات در منطقه مثلث فاو را از نظر منطق کلاسیک نظامی رد می کرد. اسناد به دست آمده پس از عملیات والفجر 8 نشان می دهد که بخش های اطلاعاتی ارتش بعثی، با کمک اطلاعات دریافتی از ماهواره ها، عکس های هوایی و مشاهده فعالیتهای ایران، به این نتیجه رسیده بودند که قرائن و شواهد یک تهاجم گسترده از سوی قوای ایران در منطقه فاو و رأس البیشه وجود دارد ولی فرماندهان نیروهای عملیاتی ارتش صدام با توجه به منطق نبرد، امکان عبور از رودخانه اروند رود و انجام یک تهاجم وسیع بدون داشتن پل های متعدد بر روی رودخانه اروند رود و نیز مشکل تدارک نیروهای تک کننده و نیز تداوم عملیات از سوی یگان های مهاجم را منتفی می دانستند و اجرای چنین عملیاتی را خودکشی بزرگ و یک اشتباه استراتژیک برای ایران، ارزیابی می کردند.
  چند روز قبل از عملیات تعدادی از فرماندهان عالی رتبه از ستاد کل ارتش بعثی از منطقه فاو بازدید کرده و پس از مشاهده شرایط اروند رود، به این نتیجه رسیده بودند که مشکلات عبور از رودخانه اروند، آن چنان زیاد است که امکان یک تک گسترده از سوی ایرانیان در این منطقه متصور نیست.
بنابراین می توان اینگونه برداشت کرد که عامل اصلی غافلگیر شدن دشمن، عدم درک صحیح ستاد
ارتش بعثی از استراتژی ایران در آن زمان و نیز برنامه ریزی های گسترده سپاه برای انجام یک عملیات کاملاً موفق، بود.

بررسی موقعیت مکانی منطقه عملیات
  زمین منطقه عملیات والفجر 8، شامل شبه جزیره فاومی شد که بین رودخانه اروند واقع در جنوب استان خوزستان و دریای خلیج فارس و خورعبدالله در کنار مرز کشور کویت قرار گرفته است. این سرزمین تحت تأثیر جذر و مد آب خلیج فارس و رطوبت دائم حاصل از آن و نیز نهرهای منشعب از اروند رود قرار داشت. به همین دلیل قسمت عمده ای از زمینِ منطقه عملیات، باتلاقی، نمک زار و سست بود و در نتیجه برای تردد خودروها و نیز تانک ها و نفربرها و حرکت ستون های زرهی و نیز مانور یگان های پاتک کننده دشمن مناسب نبود. بخش دیگری از زمین منطقه عملیات، پوشیده از نخلستان و نهرهایی بود که نخل های موجود در کنار ساحل را آبیاری می کردند. بنابراین تردد خودروهای رزمی و زرهی منحصراً از طریق سه جاده اصلی آسفالته که یکی جاده ساحلی رأس البیشه به ام القصر، و دیگری جاده بصره- فاو به نام البحار و دیگری جاده استراتژیک فاو است صورت می گرفت و سایر نقاط برای تردد خودروها و ادوات جنگی و حتی برای رفت و آمد نفرات پیاده، مناسب نبودند و امکان گسترش یگان های رزمی زیاد، به دلیل شرایط، وضعیت و عواض زمین، وجود نداشت.
  از طرفی تراکم بیش از حد یگان های نظامی در این منطقه موجب آسیب پذیری آنها می گردید.

وضعیت رودخانه اروند و ساحل آن
عمق آب رودخانه اروند رود، که از دریای خلیج فارس تأثیر می پذیرفت به طور متوسط به 8 متر
  می رسید، به طوری که امکان کشتیرانی در آن را فراهم می آورد. لازم به ذکر است که کشتی های تا 30 هزار تنی قبل از آغاز جنگ در اروند رود تردد می کردند ولی به دلیل بروز جنگ، سال ها بود که در این رودخانه کشتیرانی صورت نگرفته بود و چون لایروبی هم نشده بود، لذا تردد کشتی ها در آن، مستلزم آب نگاری جدیدی می بود ولی در عین حال برای عبور یدک کش های سبک و بارج های باربری و نیز لنج های محلی به شرطی که ناخدای آنها آشنا به وضع رودخانه می بود، مشکلی ایجاد نمی کرد. عرض این رودخانه در منطقه مورد نظر برای عملیات، بین 600 تا بیش از 1000 متر بود و پل زدن بر روی آن، شرایط ویژه ای را می طلبید.

جذر و مد چهار بار در رودخانه اروند و نهرهای منشعب از آن اتفاق می افتاد. بررسی وضعیت دقیق جذر و مد برای عملیات بسیار ضروری بود. در شرایط مد رودخانه، تمام نهرها و نخلستان ها پر از آب می گردید که حدود شش ساعت ادامه داشت ولی به هنگان جذر تمام نهرها خشک شده و عبور قایق از آنها ممکن نبود.

در ساحل رودخانه، پوششی از چولان (بوته های بلند) و نیزار وجود داشت. ارتفاع چولان ها به حداکثر 5/1متر و ارتفاع نی ها به 3 تا 4 متر می رسید؛ به گونه ای که رزمندگان به راحتی می توانستند در میان آنها مخفی شوند. ولی همین امر از گسترش یگان های مانوری در فضای آنها، جلوگیری می کرد. همچنین، نخلستان های بزرگی در دو طرف ساحل اروند رود در سَمت خودی و دشمن وجود داشت که عمق آن بین 2 تا 5 کیلومتر متغیر بود و زمین اطراف آن نخلستان ها نیز  اغلب سست و نامناسب برای تردد  واحد های رزمی بود. این نخلستان ها، زمین منطقه عملیات را به دو قسمت مجزا، استتار شده و بدون پوشش، تقسیم می کرد و برای یگان های رزمی، محدودیت فراوانی را ایجاد می نمود.

این پوشش گیاهی جهت استتار و اختفای نیروهای خودی استفاده می گردید ولی از دو روز مانده به عملیات نیزارهای کنار اروند رود خوابانده شد تا امکان دید بر روی مواضع دشمن افزایش یافته و فضا برای نیروهای خودی آماده گردد.

بررسی وضعیت زمین منطقه عملیات
  به طور خلاصه وضعیت منطقه عملیات یا زمین درگیری مجموعه ای بود از عوارض طبیعی شامل:
1- سرزمین باتلاقی 2- نمک زار 3- رودخانه 4- نخلستان 5- شهر 6- روستا 7- چولان 8- جاده های آنتنی عمود بر اروندرود 9- دریاچه نمک 10- همجواری با دریا در خورعبدالله 11- نهرهای متعدد متصل به اروند رود.
  عوارض طبیعی فوق، سرزمین نسبتاً پیچیده ای را برای انجام یک تهاجم موفق ایجاد کرده بود که در ترکیب با عوارض مصنوعی ای که دشمن در ساحل دور اروندرود به وجود آورده بود موجب ابهام زیادی در برنامه ریزی برای آفند در این منطقه می گردید. ولی از آنجا که ارزش نظامی و سیاسی این منطقه برای رژیم بعثی عراق، فوق العاده مهم بود، بنابراین بایستی طراحان عملیات، عوارض فوق را به عنوان مشکلات طرح عملیاتی ملاحظه نموده و برای فائق شدن بر آنها راهکارهای مناسب تاکتیکی در نظر می گرفتند. بنابراین فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) تصمیم گرفت تا یگان های شرکت کننده در این عملیات، نحوه عبور از رودخانه، چگونگیِ جنگیدن در نخلستان، باتلاق و شیوه درگیری های شهری را به رزمندگان خود، آموزش دهند.

ارزیابی شرایط کشور عراق در زمان عملیات والفجر 8
1-  در این سال، دولت عراق، نیمی از تولید ناخالص داخلی سالانه خود، یعنی در حدود 14
میلیارد دلار را به خرید تسلیحات و جنگ افزارهای مختلف و همچنین فناوری ساخت سلاح های مورد نیاز  اختصاص داد.
2- در این سال برتری کامل نظامی ارتش بعثی برقوای ایران برقرار بوده است. استعداد نیروی هوایی آن کشور حدود 600 فروند از انواع هواپیماهای بمب افکن و شکاری شامل انواع هواپیماهای توپولف، انواع میگ های جنگنده 21، 23، 25 و هواپیماهای جنگی سوخوی 5 و 22 و جنگنده بمب افکن های میراژ F1 و هواپیماهای مخصوص حمل موشک های ضد سطحی به نام سوپراِتاندار بود که از کشور فرانسه به همراه خلبان در اختیار گرفته بود. گفته می شود در آن زمان، استعداد عملیاتی نیروی هوایی عراق شش برابر نیروی هوایی ایران بوده است.
2-  در این سال کمک های مالی کشورهای عربی به عراق از جمله عربستان سعودی، امارات، کویت و ... کماکان ادامه داشته است و این کشورها از نظر سیاسی، اقتصادی، روانی و تبلیغاتی نیز به شدت از رژیم بعثی صدام پشتیبانی می کردند. رژیم هایی مانند مصر و اردن نیز از نظر سیاسی، تبلیغاتی و کمک های نظامی در کنار صدام بودند.
3-  در این سال حمایت کشورهای اروپایی از رژیم بعثی در زمینه صدور تسلیحات به این کشور افزایش یافت به طوری که فرانسه هواپیماهای میراژ 2000-F1، سوپراتاندار و    بمب های لیزری و موشک های ضد کشتی اگزوسه و موشک های ضد رادار و نیز بالگردهای سوپر فِرِلون مجهز به موشک های اگزوسه برای پرواز بر فراز خلیج فارس به منظور ایجاد توانایی در ارتش بعثی برای حمله به پایانه های نفتی ایران و نیز  کشتی های نفکش را در اختیار این رژیم قرار داد. کشور آلمان نیز بر صدور فناوری ساخت سلاح های شیمیایی به رژیم صدام افزود. شوروی نیز کماکان تسلیحات پیشرفته خود از جمله انواع هواپیماها، بالگردها، تانک ها و نفربرها و موشک های زمین به زمین دور برد را در اختیار این رژیم قرار می داد. همچنین رژیم صدام توانسته بود از کشور اتریش توپخانه صحرایی با برد بیش از 45 کیلومتر نیز دریافت کند.
4-  در این سال ارتش بعثی، تلاش می کرد که جنگ را در خلیج فارس و از طریق حمله به نفتکش ها و بنادر نفتی ایران از جمله با حمله به تأسیسات نفتی در جزیره خارک گسترش دهد. از طرفی سعی می کرد در جبهه های زمینی دارای آرایش دفاعی و نیز سیستم پدافندی قابل اعتمادی باشد و برای وارد کردن فشار روانی بر مردم ایران، به جنگ شهرها در مواقع خاصی ادامه دهد. در این سال ارتش بعثی، توانایی حمله هوایی به شهرهای دورتر ایران را هم پیدا کرد و علاوه بر آن، مراکز اقتصادی ایران را نیز مورد حمله هوایی قرار می داد.
6- همچنین در این سال استفاده از کمک های اطلاعاتی آمریکا برای کنترل تحرکات نظامی ایران بخصوص از طریق هواپیماهای جاسوسی آواکس مستقر در کشور عربستان سعودی افزایش یافت و آمریکا کمک های اعتباری فراوانی را تحت پوشش کمک های کشاورزی در اختیار رژیم صدام حسین قرار می داد.

برآورد استعداد ارتش بعثی عراق
  در هنگام وقوع عملیات والفجر 8، استعداد و توان رزمی کل ارتش بعثی در همه جبهه ها و در سراسر مرزهای ایران و عراق عبارت بود از:
1-  5 لشگر زرهی شامل لشگرهای 3، 6، 10، 12و 17
2-  3 تیپ مستقل زرهی شامل تیپ های 10، 1 و 2 گارد ریاست جمهوری
3-  2 لشگر مکانیزه شامل لشگرهای 1و5 و نیز 3 تیپ مکانیزه مستقل
4-  5 لشگر پیاده سازمانی شامل لشگرهای 2، 4، 7، 8 و 11
5-  70 تیپ مستقل پیاده از نیروهای احتیاط
6-  15 لشگر پیاده که همگی پس از شروع جنگ تحمیلی، سازماندهی شده و شامل لشگرهای 14، 15، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 26، 27، 28، 31 و 35 می شدند.

  در مجموع ارتش بعثی عراق دارای نزدیک به  6000 تانک و نفربر، 120 گردان توپخانه یعنی در حدود 2500 عراده انواع توپخانه صحرایی و توپخانه پدافند هوایی و دارای 550 گردان پیاده بود. ارتش این کشور با قدرتِ خودروهای ترابری خود، در هر زمان قادر به جابجایی 3 لشگر پیاده در هر نقطه جبهه بود و در عرض 24 ساعت می توانست یک تیپ پیاده را از جبهه ای به جبهه دیگر جابجا و منتقل نماید و ظرف 72 ساعت می توانست یک تیپ زرهی را از دورترین نقطه به جبهه مورد نظر انتقال دهد.

در این زمان ارتش بعثی توانایی بمباران مداوم جبهه های جنگ را در مدت یک ماه و بدون وقفه در اختیار داشت. در این شرایط و در هر زمان، این ارتش قادر بود تا 40 گردان توپخانه را در یک نقطه متمرکز کرده و در مقابل عملیات آفندی یگان های خودی با استعداد 100 گردان، می توانست 300 گردان را از سایر جبهه ها آزاد و در مقابل نیروهای تک کننده، آرایش و گسترش دهد.

در آن شرایط از مجموع استعداد فوق 360 گردان پیاده، 68 گردان زرهی و مکانیزه در خطوط مقدم جبهه ها استقرار داشتند که با 90 گردان توپخانه صحرایی پشتیبانی می شدند. بنابراین ارتش بعثی قادر بود که در مقابل تهاجم قوای ایران با 180 گردان پیاده و 52 گردان زرهی و مکانیزه به عنوان واحدهای احتیاط، پاتک های مستمر انجام دهد. در آن زمان مجموع استعداد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حدود 12 لشگر بود که می توانست با 100 گردان آزاد به عملیات در هر نقطه ای، مبادرت ورزد.

برآورد استعداد قوای دشمن در منطقه عملیاتی
    منطقه عملیاتی والفجر 8 در حوزه استحفاظی سپاه هفتم ارتش بعثی، قرار داشت. مسئولیت این سپاه از منطقه ابوالخصیب در جنوب شهر بصره تا رأس البیشه در دهانه اروند رود تعیین شده بود و قرارگاه تاکتیکی آن نیز در شهرک ابوالخصیب قرار داشت. سپاه هفتم، طول خط پدافندی اروند رود را با دو لشگر 15 و 26 پیاده و یگان هایی از نیروی ساحلی ارتش بعثی پوشانده بود.

  لشگر 15 پیاده با به کارگیری تیپ های 8، 104، 401، 436 و 439 پیاده، دو گردان کماندویی،
پنج گردان تانک و نفربر، پنج گردان جیش الشَعبی و با پشتیبانی آتشِ گردان های 15 و 20 توپخانه صحرایی، از ابوالخصیب تا جنوب سیبه- مقابل پالایشگاه آبادان- گسترش داشته و آرایش گرفته بود.
لشگر 26 پیاده نیز با به کارگیری تیپ های 107، 113، 110 و 111 پیاده، ناوتیپ های 7 و 72
دریایی، گردان 22 دفاع الواجبات، دو گردان کماندو، دو گردان تانک و نفربر، چهار گردان جیش الشعبی و با کمک آتش پشتیبانیِ گردان های 22، 94، 79، 33، 632 توپخانه صحرایی، از جنوب زیادیه تا رأس البیشه مستقر بود.
با شروع عملیات والفجر 8، لشگرهای زیر نیز به منظور تقویت یگان هایی در خط دشمن و همچنین
انجام پاتک های فوری، وارد منطقه درگیری شدند.

-  لشگرهای 10، 12، 6 و 3 زرهی
-  لشگرهای 2، 11، 4، 8، 7، 17، 19و 18 پیاده
-  لشگرهای 5 و 10 مکانیزه
-  تیپ های دفاع ساحلی
-  لشگرهای گارد ریاست جمهوری
  در مجموع، یگان هایی که از قبل و حین عملیات در جبهه فاو حضور یافتند، بر حسب تیپ و یا گردان مستقل به قرار ذیل می باشد.
الف) پیاده
  تیپ های 414، 29، 702، 704، 442، 502، 111، 110، 104، 47، 501، 419، 48، 39، 22، 23، 2،
602، 603، 703، 96، 95، 108، 421، 424و5
ب) پیاده ساحلی
  تیپ های 440، 441، 443
ج) زرهی
  تیپ های 30، 16، 34، 42، 26 و گردان های تانک 17 تموز، الرافدین، ذوالنورین و گردان 43 از لشگر 5
د) مکانیزه
  تیپ های 25، 20، 15، 8 و 24
ه) نیروی مخصوص
  تیپ های 65، 66، 68
و) گارد ریاست جمهوری
  تیپ های 1 مکانیزه، 2 کماندو، 3 نیروی مخصوص، 4 مکانیزه و 10 زرهی و یک گردان کماندویی
ز) کماندو
  تیپ های کماندویی سپاه های 3، 4، 6، 7، تیپ های 73 از لشگر 17، گردان حطین، گردان 5 از لشگر 26، گردان کماندویی لشگر 15
ح) جیش الشعبی
  شش قاطع جیش الشعبی تحت امر لشگر 26
  جیش الشعبی به یگان هایی گفته می شد که از مردم عادی تشکیل شده و سازمان نسبتاً ضعیفی داشته و افراد آن از آموزش های کافی برخوردار نبودند. این واحدها به عنوان پیش مرگ لشگرهای ورزیده ارتش بعثی عمل می کرده و برای کند کردن حرکت پیشروی رزمندگان اسلام، تا رسیدن یگان های اصلی دشمن، از آن ها استفاده می شد.

راهبرد نظامی و سیاست عملیاتی دشمن
  راهبرد نظامی دشمن در هنگام انجام عملیات والفجر 8 برای ادامه جنگ در سرتاسر جبهه های نبرد، عبارت بود از:
1-  راهبرد دفاع مطلق در جبهه ها، به منظور از دست ندادن سرزمین و مستحکم سازی خطوط اول دفاعی با کمک اقدامات و فعالیت های شدید مهندسی و مسلح کردن زمین جبهه با انواع موانع و میادین مین و نیز تک های محدود به مواضع قوای ایران
2-  فرسایشی کردن و طولانی نمودن جنگ و خسته کردن ایران، با نپذیرفتن شرایط جمهوری اسلامی ایران
3-  گسترش دامنه جنگ به منطقه خلیج فارس و باز کردن جبهه دریا به روی ایران و حمله به نفتکش ها و پایانه های نفتی ایران به منظور قطع یا کاهش درآمدهای نفتی کشور و ایجاد فشار اقتصادی بر مردم
4-  توسعه دامنه جنگ به عمق کشور ایران از طریق جنگ شهرها و حمله مستمر هوایی به مراکز اقتصادی کشور با کمک هواپیماهای دور پرواز دریافتی از کشورهای شوروی و فرانسه و نیز موشک های زمین به زمین با برد بلند
5-  استفاده گسترده از انواع سلاح های شیمیایی در جبهه های جنگ و بخصوص در مقابل هرگونه تهاجم و پیشروی نیروهای ایرانی
6- استفاده از سازمان منافقین برای اجرای عملیات جاسوسی و جمع آوری اطلاعات از جبهه های ایران و آماده کردن ارتش این سازمان برای انجام عملیات تهاجمی علیه مواضع رزمندگان اسلام
7-  درگیر نگه داشتن بخشی از توان رزمی جمهوری اسلامی ایران در مناطق شمال غرب کشور از طریق گروه های مسلح دموکرات و کومله در درگیری های داخلی

سازمان رزم خودی
  سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تشکیل قرارگاه تاکتیکی خاتم الانبیا(ص) هدایت و اجرای عملیات والفجر 8 را با دو قرارگاه عملیاتی کربلا و نوح بر عهده داشت. پاسگاه تاکتیکی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء با فاصله 1700 متری از خط مقدم و در بین نخلستان ها در پشت اروند رود احداث گردید تا بتواند از نزدیک، هدایت عملیات را بر عهده گیرد. این برای اولین بار بود که قرارگاه مرکزی عملیات در نزدیک ترین نقطه به خط اول جبهه و زیر برد آتش های خمپاره دشمن، احداث می گردید. شرایط ویژۀ این عملیات موجب شده بود که فرماندهی کل سپاه، قرارگاه تاکتیکی خود را در بین رزمندگان آماده برای تک، و در نزدیک ترین مکان به خط تماس با دشمن، برپا نماید.
  پس از تصرف منطقه فاو و منتفی شدن مأموریت قرارگاه های نجف در جزایر ام الرصاص و بوارین، این قرارگاه نیز به قرارگاه های کربلا و نوح برای مقابله با پاتک های دشمن به آن ها پیوست.

  مأموریت قرارگاه کربلا
  این قرارگاه فرماندهی محور شمالی جبهه عملیات و مأموریت تصرف شهر بندری فاو را بر عهده داشت و می بایستی به ایجاد خط دفاعی از اروند رود تا دریاچه نمک پس از تصرف منطقه بپردازد. فرماندهی این قرارگاه را برادر احمد غلام پور برعهده داشت.

مأموریت قرارگاه نوح
  این قرارگاه، فرماندهی محور جنوبی جبهه عملیات و تصرف سایت های موشکی ساحل به دریا و نیز تصرف منطقه رأس البیشه و تأمین جاده ساحلی ام القصر و ساحل خورعبدالله را بر عهده داشت. از سوی دیگر این قرارگاه مأموریت پدافند در مقابل حمله احتمالی دشمن از طریق دریا و نیز انجام پشتیبانی عملیات با کمک شناورهای سنگین را پذیرفته بود. پس از انجام مأموریت فوق نیز، این قرارگاه می بایستی خط دفاعی خود را در اطراف محور جاده فاو- ام القصر تا دریاچه نمک تشکیل داده و در برابر پاتک های دشمن از این سو، پدافند نماید.
قرارگاه های فرعی
  همچنین، قرارگاه های دیگری با مأموریت های جداگانه به شرح ذیل تشکیل شده بودند.

 

1-  قرارگاه یونس1، تحت امر قرارگاه نوح و با شرکت ناو تیپ کوثر که مأموریت حمله به  اسکله الاُمَیّه را بر عهده داشت.
2-  قرارگاه یونس 2، قرارگاه عملیاتی نیروی دریایی ارتش که تحت امر قرارگاه خاتم النبیاء بود و مأموریت حمله به اسکله البَکر را بر عهده داشت ولی عملاً این قرارگاه، فعال نشد تا بتواند اقدامی انجام دهد.
3-  قرارگاه رعد، قرارگاه عملیاتی نیروی هوایی ارتش که مأموریت پشتیبانی هوایی و پدافند
هوایی منطقه عملیاتی را بر عهده داشت و با استقرار یک سایت موشکی ضد هوایی هاگ، در منطقه فعالیت می کرد. این قراگاه توانست در طول مدت عملیات، تعداد زیادی از هواپیماهای دشمن را سرنگون نماید. تنها در روز اول عملیات، این سایت موشکی 12 فرود موشک به سمت اهداف هوایی، پرتاب نمود. فرماندهی این قرارگاه را شهید خلبان عباس بابایی معاون عملیاتی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر عهده داشت.
4-  قرارگاه شهید سلیمان خاطر، قرارگاه عملیاتی هوانیروز که مأموریت تشکیل تیم های آتش با بالگردهای کبری، تخلیه مجروح با بالگردهای 214 و نیز جابجایی تعدادی از  نیروها را بر عهده داشت.
در این عملیات، هوانیروز 100 فروند انواع بالگرد پیش بینی نمود که در مجموع 80 فروند آنها فعال گردیدند. حدود 4000 ساعت پروازهای مختلف پشتیبانی و عملیاتی در طول 75 روز اجرای عملیات فاو، از سوی هوانیروز انجام شد. در این مدت حدود 2000 نفر از مجروحان عملیات و نیز حدود 1600 نفر از فرماندهان و رزمندگان با کمک بالگردهای هوانیروز جابجا گردیدند.10

ملاحظات مهم طراحی عملیات
  با توجه به آنکه عملیات والفجر 8 از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برنامه ریزی می شد و ارتش جمهوری اسلامی ایران در طرح ریزی آن نقشی نداشت بنابراین برای انتخاب منطقه عملیات و نیز تاکتیک های مناسب برای اجرای طرح عملیات، نکاتی، مد نظر فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار داشت که به شرح زیر است.

1-  برنامه ریزی برای انجام عملیات در منطقه ای صورت گیرد که بتوان، با استفاده از توانایی ها و نقاط قوت یگان های خودی به نقاط ضعف توان رزمی ارتش بعثی حمله کرد.
2-  انجام عملیات در منطقه ای صورت گیرد که از آزادی عمل کامل برای اجرای مانور از سوی یگان های زرهی و مکانیزه دشمن کاسته شود. بدین منظور منطقه عملیاتی انتخاب شده می بایستی از عوارض طبیعی و مصنوعی مناسب برخوردار باشد.
3-  عملیات در منطقه ای صورت گیرد که موفقیت حاصل از آن، موجب فعال شدن فضای  جبهه های جنگ گردد و در نتیجه رکود و انفعال در جبهه های نبرد، جای خود را به نشاط و استمرار فشارها بر قوای دشمن بدهد و ادامه تهاجمات علیه دشمن، امکان خروج واحدهای وی را از لاک دفاعی، ندهد.
4-  عملیات در منطقه ای صورت گیرد که با توجه به تجهیزات و تسلیحات موجود در داخل کشور و یا آنچه امکان ساخت آن در کارخانجات صنعتی کشور وجود دارد، قابل انجام باشد. علاوه بر این طرح ریزی هم به گونه ای صورت گیرد که بتوان از موفقیت و پیروزی در نبرد اطمینان حاصل کرد. لازم به ذکر است که  طرح عملیات هم می بایستی مبتنی بر توان رزمی یگان های موجود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برنامه ریزی گردد.
5-  عملیات در منطقه ای صورت گیرد که از عوارض طبیعی زمین منطقه، بتوان در افزایش توان رزمی نیروهای خودی بهره کافی برد، یعنی زمین برای جنگیدن و پاتک یگان های دشمن نامناسب و برای مانور یگان های خودی مناسب باشد.
6-  منطقه ای برای جنگیدن انتخاب شود که بتوان حتی الامکان، بلافاصله پشت یک عارضه طبیعی مانند رودخانه یا عارضه ای مصنوعی مانند دریاچه نمک، پدافند نمود تا دشمن نتواند به راحتی و با سهولت علیه یگان های خودی پاتک کند. حسن منطقه فاو این بود که پس از تصرف جناحین آن که رودخانه اروند و خورعبدالله است بلافاصله فقط از یک سو می بایست در مقابل دشمن به پدافند پرداخت و در این حالت با استفاده از ماشین آلات مهندسی، امکان تشکیل خطوط دفاعی نسبتاً مناسب میسر می شد.
7-  به دلیل عدم امکان اجرای آتش تهیه سنگین از سوی گروه های توپخانه خودی و نیز عدم
امکان استفاده وسیع از بمب باران هوایی و همچنین نداشتن یگان های مانوری زرهی کافی برای شکستن خطوط مستحکم دشمن و با توجه به برتری ارتش بعثی در این زمینه ها، جنگ فقط با استفاده از رزمندگان پیاده شهادت طلب برای شکستن خط اول دشمن و نیز با استفاده از غافلگیر کردن ارتش بعثی و با بهره گیری از تاریکی  شب انجام شود.
8-  اجرای عملیات در سرزمینی صورت گیرد که دشمن نتواند از همه آتش های خود به طور موثر علیه یگان های خودی، استفاده کند و توان وی در آن منطقه محدودتر باشد.
  پس در واقع می توان اینگونه جمع بندی کرد که انتخاب منطقه فاو برای عملیات، دشمن را مجبور ساخت در ناحیه ای که تمایلی به جنگ در آن نداشت، درگیر شود و برای مدت زیادی ابتکار عمل
در اختیار رزمندگان اسلام قرار گیرد.

نکات مورد توجه در طرح ریزی عملیات
  در برنامه ریزی مانور عملیات، توجه به دو عامل به طور قابل ملاحظه ای در طرح ریزی نبرد والفجر 8، موثر بود.
1-  تجارب عملیات های آبی خاکی گذشته
  پس از ناکامی های ایجاد شده در عملیات های خیبر و بدر، کسی تصور نمی کرد که سپاه یک بار دیگر عبور از رودخانه و عملیات آبی-خاکی را در دستور کار خود قرار دهد ولی تجربیات و درس های این دو عملیات، امکان برنامه ریزی برای عملیات جدیدی به نام والفجر 8 را فراهم آورد.
دو عملیات خیبر و بدر که مهم ترین عملیات های آبی-خاکی ایران بودند و در منطقه هور الهویزه در سال های 1362 و 1363 اجرا گردیدند، نشان دادند که اگر مشکلات مربوط به پشتیبانی رزمی و پشتیبانی خدمات رزمی حل نشود و تدارک لازم از برنامه عملیات صورت نگیرد، تمام دستاوردهای عملیات مورد تهدید جدی قرار می گیرد. بنابراین استفاده از انواع پل و نیز بهره گیری از انواع شناورهای تدارکاتی و همچنین امکان استفاده از آتش موثر توپخانه بایستی در اولویت برنامه ریزی ها قرار گیرد و تا اطمینان از تأمین آنها، نبایستی اجرای عملیات آغاز شود. از سویی دیگر نبایستی روی امکاناتی مانند بالگرد که نمی تواند به اندازه کافی در اختیار قرار گیرد در طرح ریزی عملیات، حساب کرد.

2-  پیچیدگی ها و ویژگی های خاص عملیات والفجر 8
  به دلیل سختی ها و دشواری های عملیات خیبر و بدر که نوعی عملیات آبی- خاکی تلقی می شدند و در نهایت همه اهداف طرح ریزی شده برای آن ها، در حین اجرای عملیات، تحقق نیافت، بنابراین برخی از فرماندهان ارشد سپاه از جمله تعدادی از فرماندهان لشگرهای خط شکن مثل لشگرهای          امام حسین و نجف اشرف درباره پشتیبانی و چگونگی تدارک این عملیات، تردید داشته و از موفقیت آن ناامید بودند به گونه ای که فرمانده کل سپاه نتوانست برای این فرماندهان و این یگان ها، مأموریت موثری را در مرحله اول عملیات والفجر 8 پیش بینی و تعیین نماید. البته آنها در مراحل بعدی عملیات فعالانه شرکت داشتند.

  فرماندهان ارتش نیز در بازدیدی که از این منطقه، قبل از آغاز عملیات داشتند به این نتیجه رسیدند که انجام این عملیات امکان پذیر نیست و آن را یک طرح ناشدنی می دانستند.
  اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تجربه گرانبهای دو عملیات خیبر و بدر در هورالهویزه را به همراه خود نداشت، قطعاً طرح ریزی و اجرای عملیات والفجر 8 با مشکلات جدی روبرو می شد.

مشکلات برنامه ریزی برای عملیات 
  در طرح ریزی مانور این عملیات چند مسئله حائز اهمیت بود که عبارتند از:
1-  عبور از رودخانه عریض اروند مهمترین مرحله این عملیات بود. اروند رود بزرگترین رودخانه ایران است. آب چهار رودخانه کارون، کرخه، دجله و فرات از طریق این رودخانه به خلیج فارس می ریزد و آب خلیج فارس نیز به هنگام مدّ در این رودخانه جریان می یابد. در واقع طبیعت این رودخانه، هم مانند یک خور است و هم مثل سایر رودخانه ها، آب شیرین در آن جریان دارد. آگاهی از وضعیت خاص اروند رود مثل جذر و مد و جریان های مختلف درون رودخانه در نوبت های خاص هفته، ساعت، شب و روز که موجب ایجاد چهار وضعیت مختلف می گردید، در برنامه ریزی برای عبور نیروهای خط شکن بسیار حیاتی بود. بنابراین در طراحی و برنامه ریزی عملیات جهت عبور غواص های خط شکن از این رودخانه عریض، می بایستی این شرایط مدنظر قرار می گرفت و بخصوص به فاصله زمانی بین جذر و مد که بیش از 4 ساعت به طول می انجامید توجه می شد. حدود 1500 غواص از یگان های خط شکن می بایستی برای رسیدن به خط دفاعی اول دشمن با رعایت غافلگیری کامل، در شرایط آب مد، از رودخانه عبور می کردند تا به نزدیک ترین نقطه از سنگرهای خط اول دشمن برسند. اگر زمان شروع عملیات به خوبی تعیین نمی شد و عبور غواص ها با شرایط جذر رودخانه مواجه می شد می بایستی نیروهای خط شکن حدود 100 الی200 متر را به صورت سینه خیز از میان باتلاق ها و موانع موجود در آن ها، عبور نمایند که در این صورت شکستن خط مقدم دشمن و نیز موفقیت عملیات، با ابهام مواجه می شد.

2-  عملیات عبور از موانع مصنوعی و شکستن خط اول دشمن و پاکسازی سر پل به دست آمده و توسعه آن به منظور ادامه عملیات.
3-  مرحله بندی عملیات و وارد کردن عمده قوا برای رسیدن به اهداف مورد نظر که نیاز به انواع قایق و واحدهای شناوری کافی و مطمئن داشت.
4-  توسعه در عمق و استفاده از موفقیت به منظور تثبیت اهداف به دست آمده و گسترش منطقه نبرد.
5-  پدافند و مقابله با پاتک های تعجیلی و با فرصت دشمن برای حفظ منطقه تصرف شده.
با توجه به مشکلات مربوط به انتقال انواع ماشین آلات مهندسی همزمان با عبور عمده قوا، امکان احداث خاکریزهای مناسب برای ایجاد خط دفاعی در مقابل دشمن از اولویت ویژه ای برخوردار بود.
6-  برنامه ریزی برای عدم ورود به شهر فاو و دور زدن این شهر به منظور عدم آسیب دیدن غیر نظامیانی که احتمالاً در شهر وجود داشتند. البته پس از تصرف شهر مشخص شد که به جز نظامیان بعثی، کسی در آنجا حضور ندارد.
7-  استفاده از یگان هایی که قبلاً کمتر در خط شکنی های عملیات های گذشته حضور داشته اند به دلیل لزوم  وارد نکردن فرماندهانی که اندکی ابهام در مورد موفقیت این عملیات داشتند.
8-  انجام عملیات در شب با توجه به این که شفافیت آب رودخانه اروند، امکان دیده شدن              غواص هایی که در سطح آب حرکت می کردند را فراهم می آورد. از سوی دیگر دشمن گاهی اوقات از نورافکن هم برای مشاهده سطح رودخانه به خصوص در ناحیه اسکله فاو استفاده می کرد.
9-  نیاز به آماده کردن عقبۀ یگان ها در نخلستان های اطراف بهمنشیر و نیز فضای مناسب برای تمرکز نیروها قبل از آغاز تک در میان نخلستان های اطراف اروند رود و ایجاد  اسکله ها و حوضچه های نگهداری قایق های انتقال عمده قوا.
10-  از آنجا که در مجموع، برای عبور 15 لشگر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یعنی در حدود 150 هزار رزمنده برای اجرای عملیات، برنامه ریزی شده بود می بایستی پل های شناور زیادی نیز برای پشتیبانی این نیروها احداث می گردید. معمولاً در این نوع عملیات ها بایستی به ازای هر لشگر یک پل در نظر گرفت تا بتوان از پشتیبانی و تدارک واحدهای هر لشگر، مطمئن بود.

  برای درک شرایط و حالت های مختلف اروند رود، ماه ها کار فشرده اطلاعاتی بر روی این موضوع، صورت گرفت و با جمع بندی اطلاعات موجود در تاریخچه این رودخانه و نیز شرایط جوی منطقه خسروآباد و فاو، طی 20 سال گذشته قبل از عملیات که از اداره هواشناسی خوزستان گرفته شد وضعیت این رودخانه، برای طرح ریزی عملیات والفجر8، مورد مطالعه قرار گرفت.
  برای اجرای عملیات عبور غواص ها از رودخانه، آموزش ها و تمرین های زیادی در کنارهای رودخانه های مشابه مانند بهمنشیر و کارون انجام شد تا شرایط روحی و جسمانی نیروهای عمل کننده به حد مطلوب برسد. این عملیات، اوج خطر پذیری نیروهای رزمنده را به نمایش گذاشت. در این باره، یکی از نگرانی های اصلی طراحان عملیات، تأثیر جریان آب بر حرکت غواص ها در حین عبور از رودخانه و دور شدن آنها از هدف معین واگذار شده به آنها، بود.
  علت استفاده از لباس غواصی نه فقط برای حرکت در زیر آب بلکه برای سرعت بخشیدن به حرکت رزمندگان خط شکن در داخل رودخانه با استفاده از فین های غواصی و نیز ایجاد حداقل گرما برای نیروها که در فصل زمستان بایستی از رودخانه عبور می کردند بود تا توان جسمانی آنها پس از عبور از رودخانه برای جنگیدن با دشمن، کاهش نیابد.


لازم به ذکر است که به منظور عدم آشکار شدن نیات سپاه از تهیه لباس غواصی، به جای خرید و یا تأمین آنها به صورت آماده، پارچه های لباس غواصی خریداری و سپس از سوی بخش خیاطی سپاه دوخته و به غواص ها واگذار گردید. وظیفه آموزش و آماده سازی غواص ها و تمرین آنها برعهده  برادر علیزاده دزفولی بود.
مرحله بندی عملیات
  برای مرحله بندی عملیات، پی بردن به نحوه مناسب عبور از رودخانه، چگونگی شکستن خط اول دشمن و گرفتن سر پل مناسب و چگونگی هوشیاری دشمن و شیوه گسترش یگان های در خط، قطعاً نیازمند حضور اطلاعاتی در غرب اروند رود و شناخت بیشتری از واکنش های دشمن داشت. اما با توجه به تهیه عکس های هوایی، نقشه های نظامی و اطلاعات به دست آمده از زمین مورد نظر، مرحله بندی عملیات به گونه ای مناسب طرح ریزی شد و چهار مرحله برای این عملیات مشخص گردید.

1-  عبور از رودخانه اروند و شکستن خط اول دشمن و پاکسازی سر پل به دست آمده از عناصر دشمن با کمک نیروهای ویژۀ غواص.
  این دومین تجربه رزمندگان اسلام در عبور از رودخانه بود. تجربه اول عبور از رودخانه کارون در زمان عملیات بیت المقدس برای فتح خرمشهر بود ولی در آن زمان نه در ساحل دور رودخانه موانعی وجود داشت و نه خط دفاعی دشمن چسبیده به رودخانه بود.
2-  تصرف شهر بندری فاو، رسیدن به خورعبدالله و استقرار در منطقه مثلثی شکل شمال شهر فاو و همچنین استقرار در پایگاه دوم موشکی در شمال غربی شهر.
3-  پیشروی یگان های خط شکن و دنبال پشتیبان تا ابتدای کارخانه نمک و تشکیل خط دفاعی به موازات این منطقه از ساحل تا خورعبدالله.
4-  رسیدن به زمین های انتهای کارخانه نمک و کانال انتهای آن، واقع در جاده ام القصر تا ساحل رودخانه اروند.
  مأموریت مرحله اول به عهده لشگرهای 7 ولی عصر(عج)،5 نصر، 41 ثارالله(ع)، 19 فجر، 31 عاشورا،
25 کربلا، 14 امام حسین(ع)، و تیپ های 44 قمر بنی هاشم(ع) و 33 المهدی(عج) بود.

  در مرحله دوم، لشگرهای 27 محمد رسول الله(ص)، 17 علی ابن ابیطالب(ع) و در مرحله سوم، لشگرهای 8 نجف و 31 عاشورا برای اجرای طرح مانور انتخاب شدند. در مرحله چهارم نیز همه یگان ها برای انجام عملیات و مقابله با پاتک های دشمن مد نظر بودند.

  در خصوص توسعه عملیات در عمق، باید به این نکته توجه داشت که در نبردهای بزرگی که پس از فتح خرمشهر انجام شد، همواره میان عمق بخشیدن به عملیات و توان موجود از یک سو، و هماهنگی پیشروی با پشتیبانی عملیات از لحاظ مهندسی و آتش و لجستیک و… از سوی دیگر، تعارض وجود داشته است. در این عملیات توسعه در عمق و استمرار عملیات از شرایط حفظ موفقیت های به دست آمده بود که با استفاده از شکل زمین انجام شد. البته اگر توان پیشروی برای رسیدن تا منطقه ام القصر در اختیار بود شرایط جبهه ها دچار تحول اساسی تری می گردید و شرایط برای تسلیم سریعتر دشمن، فراهم می شد.

سیر تکمیل طرح ریزی و اجرای عملیات
  پس از این که برای مسئولین کشور مشخص شد که عملیات بزرگ آن سال، در منطقه فاو باید صورت گیرد. بنابراین طرح ریزی مانور این عملیات با دقت زیادی انجام گرفت و سازمان رزم مناسب، انتخاب گردید و جزئیات مانور یگان ها به تصویب رسید.
برای اجرای این عملیات 150 گردان پیاده برآورد شده بود ولیکن در نهایت عملیات با 90 گردان انجام شد و امکان تأمین 60 گردان باقی مانده فراهم نگردید.
  کار شناسایی منطقه عملیات از شش ماه قبل از اجرای آن از سوی واحد های اطلاعات عملیات قرارگاه های مربوطه شروع شد. یگان های خط شکن نیز به مدت حدود سه ماه به کار کسب اطلاعات در حوزه مأموریت خود از شرایط و وضعیت دشمن بودند. آنها در این مدت توانستند علاوه بر مطالعه بر روی چگونگی عبور نیروهایشان از اروند رود، نحوه آرایش دشمن را بخصوص در خط اول مشخص نمایند و تمام نوع سلاح ها و انواع سنگرها و آرایش موانع و نیز پشت مواضع خط اول دشمن را محدوده منطقه خود، شناسایی نمایند. همچنین در این مدت توانستند به چگونگی نحوه عبور غواص ها از اروند رود کاملاً مسلط شوند. آنگاه با مشورت با فرماندهان لشگرها و تیپ های مانوری، مرحله بندی عملیات، به صورت نهایی تنظیم گردید.
  به طور کلی این عملیات در سه مرحله متوالی زمانی به شرح زیر انجام شده است.

  مرحله اول شکستن خطوط دشمن
در این مرحله، با عبور 1400 غواص آموزش دیده از رودخانه اروند، موانع ایجاد شده در ساحل دور اروند، پاکسازی و سنگرهای مشرف بر رودخانه به تصرف درآمد.
با اعلام رمز عملیات، غواص های خط شکن با عبور از موانع، خود را به سنگرهای دشمن رسانده و نیرو های مستقر در خط مقدم را، منهدم نمودند. آنگاه رزمندگان اسلام، پیشروی خود را  به سوی اهداف تعیین شده برای هر یگان، آغاز و مواضع دشمن در مثلث فاو را ظرف مدت چهل و هشت ساعت به تصرف خود درآوردند. در شروع نبرد، غواص های هر یگان عملیاتی، از نهرهای منشعب از ساحل خودی، عبور برنامه ریزی شده از اروند رود را آغاز نمودند. در مجموع گذشتن از عرض اروند رود، از سی دقیقه تا دو ساعت برای هر یگان طول کشید. برخی از غواص ها که بر اثر امواج رودخانه و جریان و سرعت آب از مسیر خود منحرف شده بودند و در نتیجه با شرایط جذر رودخانه برخورد کردند تا دو ساعت طول کشید تا از باتلاق ها و موانع عبور نموده و خود را به خط اول دشمن برسانند.  

  مرحله دوم عملیات پاکسازی و تأمین مناطق تصرف شده
این مرحله طی مدت یک هفته انجام شده است و در خلال آن پاکسازی مناطق تصرف شده از وجود دشمن انجام شد و برخی از غنائم موجود در سنگرهای دشمن جمع آوری و به همراه اسیران گردآوری شده به عقبه منتقل گردیدند. مقابله با پاتک های فوری دشمن با رزمندگان اسلام نیز در این مرحله صورت گرفت و موجب تشکیل خط پدافندی در قاعده مثلث شبه جزیره فاو شد.

  مرحله سوم، تثبیت منطقه عملیاتی و دفع پاتک ها
این مرحله نزدیک به هفتاد روز به طول انجامیده است. در این مدت تلاش برای تثبیت موفقیت های بدست آمده و نیز دفع پاتک های گسترده و با فرصت دشمن، از سوی رزمندگان اسلام صورت می گرفت. طی این دوره، یگان های خودی، ضمن انهدام واحد های پاتک کننده دشمن توانسته اند، قدرت دفاع رزمندگان اسلام را در مقابل پاتک های سنگین و پی در پی که با واحد های ویژه از جمله لشگرهای گارد ریاست جمهوری و نیز با به کارگیری گسترده سلاح های شیمیایی و توان موشکی و حملات وسیع هوایی صورت می گرفته است به نمایش بگذارند. در نهایت دشمن از ادامه پاتک به منظور بازپس گیری سرزمین های از دست داده مأیوس شد و منطقه رأس البیشه تا فاو و در ادامه تا دریاچه نمک به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. در نتیجه تصرف این منطقه و حضور قوای ایران در کنار ساحل خور عبدالله، ارتباط دریایی رژیم عراق با خلیج فارس قطع گردید.
  در آن زمان، فرماندهان عراقی نام این سلسله عملیات را معرکه کمر شکن گذاشتند به دلیل آنکه در این تهاجم طولانی، نفس گیر ترین درگیری های دوران جنگ اتفاق افتاد به گونه ای که بر اثر آن اراده ، توان مقابله و قدرت تلافی ارتش بعثی صدام در هم شکست.

شرح عملیات 
  عملیات در ساعت 10: 22 روز 20/11/1364 با رمز مقدس یا فاطمه ی زهرا(س) از منطقه عمومی جنوب خسرو آباد تا انتهای جزیره آبادان با عبور غواصان خط شکن از اروند رود در حالی که نم نم باران می بارید، آغاز گردید. شروع عملیات همزمان با ایام مبارکه دهه فجر و  هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بود و رزمندگان اسلام انگیزه بالایی را برای انجام عملیات در این روزهای انفجار نور در ایران عزیز، داشتند.

  با شروع عملیات، غواص های هر لشگر که از ساعت 20:30 به درون آب رفته و خود را آماده کرده و آرام آرام از اروند رود عبور کرده نموده بودند، توانستند در این فرصت، موانع مصنوعی و تله های ایجاد شده از سوی دشمن در جلوی خط مقدم وی را پشت سر گذاشته و در نزدیکی سنگرهای دشمن به کمین بنشینند. به منظور ایجاد هماهنگی و حمله همزمان همه غواص ها به خط اول دشمن، برخی از غواص ها که سریعتر خود را به ساحل دشمن رسانده بودند، تا اعلام کلمه رمز عملیات، می بایستی خود را در زیر پای دشمن و در بین باتلاق ها و موانع دشمن مخفی نموده تا سایر غواص ها به ساحل دور اروند رسیده و موانع جلوی سنگرهای دشمن را پاکسازی نمایند. در این فاصله برای برخی از غواص ها، حوادث جالبی هم اتفاق می افتاد. از جمله برخی از غواص های لشکر ثارالله در محدوده قرارگاه نوح، می گفتند که به هنگام انتظار در باتلاق های جلوی سنگرهای دشمن برای اعلام رمز عملیات، به ناگاه متوجه شده اند که گرازهایی در بین گِل و لای، خوابیده که آنها برای عدم حساس شدن گرازها و حرکت ناگهانی آنها، اقداماتی را انجام داده اند.

با اعلام رمز عملیات، این غواصان تهاجم خود را جهت شکستن خط اول دشمن آغاز و شروع به پاکسازی ساحل دور اروند رود و ایجاد یک سرپل مناسب، نمودند. البته در بعضی از نقاط تعدادی از غواص ها با مشکلاتی در عبور از رودخانه اروند مواجه شدند. برای مثال برخی از غواصان لشگر25 کربلا برای رفتن به سمت اسکله فاو با نور افکن هایی که دشمن بر روی سطح رودخانه روشن کرده بود و نیز با تیراندازی بی هدف سربازان دشمن بر روی رودخانه اروند، مواجه شدند. ولی از آن جایی که دشمن پی به وجود غواصان در داخل آب و نیز آغاز عملیات رزمندگان اسلام، نبرده بود، لذا پس از مدتی نورافکن هایی را که به طور آزمایشی روشن کرده بود خاموش نمود و تیربارهای وی نیز از تیراندازی خودداری کردند. بعدها با تصرف فاو و دستگیری فرمانده تیپ دشمن در این منطقه، مشخص گردید که علت روشن شدن نور افکن ها در شب عملیات، واگذاری تعدادی ژنراتور جدید به یگان پدافند کننده از ساحل فاو بوده که در آن شب، آماده بکار بودن این ژنراتورها را آزمایش می کرده اند.

  اکثر غواص ها برای اینکه در مقابل دشمن دیده نشوند آیه 9 سوره یس را با خود زمزمه می کردند. این آیه که از سویی اکثر رزمندگان و بخصوص از سوی نیروهای اطلاعات- عملیات به هنگام مواجه با نیروهای دشمن، قرائت می شد به این شرح است : وَجَعَلنا مِن بَینِ اَیدیهِم سَداً وَ مِن خَلفِهِم سداً فَاَغشَیناهُم فَهُم لایُبصِرون آنها معتقد بودند که با خواندن این آیه، خداوند به آنها کمک خواهد کرد تا از چشم نظامیان دشمن، مخفی بمانند. برخی از  غواص ها در خاطرات خود می گویند: پس از آنکه وارد رودخانه شدیم، سطح رودخانه را موجی فرا گرفت که باعث شد سرهای ما در میان امواج از دید دشمن مخفی بماند.

  از آنجا که مأموریت فرد فرد غواصان از قبل مشخص شده بود و معلوم بود که هر گروه از آن ها بایستی به سمت کدام سنگر دشمن پیش بروند، لذا اکثر غواص ها موفق شدند تا سنگرهای دشمن را بدون تیراندازی فتح نموده و آنها را تصرف نمایند.

  پس از رسیدن گروه اول غواصان به خط مقدم دشمن و آغاز درگیری ها، همزمان آتش پر حجم ادوات و توپخانه صحرایی روی ساحل جنوبی اروند نیز از سوی یگان های مربوطه به اجرا درآمد و نیروهای خط شکن و نیز رزمندگان دنبال پشتیبان که با کمک قایق های موتوری به سرعت به ساحل دور اروند رود منتقل شده بودند، به توسعه سر پل خود در محدوده هر یگان مبادرت ورزیدند.
  تقریباً در ساعت 2:30 پس از نیمه شب، تمام خط اول دشمن سقوط کرده و در اختیار رزمندگان اسلام قرار گرفت.
  پس از پاکسازی خط اول، می بایست به منظور مقابله با پاتک های دشمن و نیز تثبیت و تأمین سر پل اولیه، چند اقدام عمده از سوی یگان های خودی انجام شود.

 

1)  دور زدن و محاصره نمودن شهر فاو به منظور پرهیز از جنگ شهری
2)  پیشروی به سمت محور ساحلی، واقع در جناح شمالی منطقه عملیات
3)  پاک سازی کامل منطقه رأس البیشه به منظور ایجاد فضایی امن به منظور آغاز حرکت شناورهای سنگین برای انتقال ماشین آلات مهندسی و نیز سایر تجهیزات پشتیبانی

 

  بر همین اساس، دو لشگر پرتوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عملیات خود را با هدف پاکسازی و الحاق در خط اول دشمن آغاز کردند. قبل از روشن شدن آسمان و پس از درهم شکستن  مقاومت های ضعیف دشمن، لشگر 25 کربلا که مأمور تصرف شهر فاو بود، با حضور در مدخل ورودی شهر به محاصره آن پرداخت. در جنوب شهر نیز یکی دیگر از یگان ها با طی مسافت زیادی در عمق، به پیشروی خود به سمت خورعبدالله ادامه داد و در نتیجه این شهر از شمال و جنوب به محاصره یگان های خودی درآمد.
  همزمان با اجرای عملیات اصلی در منطقه فاو، قرارگاهی که مأموریت داشت تا به منظور درگیر نگه داشتن نیروهای دشمن در منطقه ام الرصاص اقدام به اجرای تک نموده و جزیره بُواریَن را تصرف نماید، موفق شد تا این جزیره را تا حدودی به تصرف خود درآورده و در درون 80% از جزیره ام الرصاص نیز پیشروی نماید ولی به دلیل فشارهای دشمن که تصور می کرد محور اصلی عملیات از این منطقه است، یگان های تک کننده، از این دو جزیره عقب نشینی کردند با این حال بخشی از اهداف تک در این محور تا حدودی تأمین شد.

  پس از محاصره شهر فاو و حضور یگان های مانوری در محور ساحلی و نیز دستیابی به خورعبدالله، پاکسازی منطقه رأس البیشه از باقی مانده نیروی دشمن آغاز شد. تیپ 33 المهدی (عج) که از رزمندگان استان فارس تشکیل شده بود، عملیات در این منطقه را انجام می داد. این تیپ در این منطقه با مقاومت های شدیدی مواجه شد و دشمن با سنگر گیری بر بالای مناره یکی از مساجد که بر اروند رود مسلط بود مزاحمت های زیادی را برای قرارگاه نوح، فراهم آورد ولی رزمندگان تیپ المهدی(عج) توانستند با عبور از محورهای دیگر و از پشت دشمن به سمت مسجد مزبور حرکت کرده و آتش دشمن را خاموش کنند.

در روز اول عملیات، لشگر 25 کربلا که از رزمندگان استان مازندران تشکیل شده بود، موفق شد تا شهر فاو را به تصرف کامل خود درآورد. فرمانده این لشگر برادر مرتضی قربانی براساس مأموریتی که از سوی برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دریافت کرده بود، پرچم گنبد حضرت ثامن الأئمه امام رضا(ع) را که از مشهد به جبهه آورده بودند را بر بالای بلندترین مناره مسجد آن شهر نصب نمود و افتخار به احتزاز درآوردن پرچم گنبد امام رضا(ع) در شهر فاو برای همیشه نصیب لشگر 25 کربلا گردید.

  همزمان با پیشروی قوای اسلام در اطراف شهر فاو، نخلستان های شمال و جنوب آن هم به طور کامل از وجود نیروهای دشمن پاکسازی شد. لشگر 41 ثارالله و تیپ 33 المهدی(عج) هم در همین زمان موفق شدند تا با پیشروی به سمت دومین پایگاه موشکی دشمن، نیروهای موجود ارتش بعثی در این محور را منهدم و یا به اسارت خود درآورند. لازم به ذکر است که به محض آغاز عملیات، دشمن تجهیزات پرتاب و نیز موجودی موشک های ساحل به دریای خود را از این پایگاه ها تخلیه نمود و در نتیجه فقط چند خودروی راداری مربوط به سیستم های پرتاب موشکی به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد. لازم به ذکر است که تا قبل از عملیات والفجر 8، دشمن از این پایگاه های موشکی حدود 90 فروند موشک  HY2را به سمت کشتی هایی که از طریق خورموسی به سمت بندر امام خمینی در حال حرکت بودند پرتاب کرده بود.

  در نتیجه تا پایان روز اول، یگان های خودی موفق شدند علی رغم اینکه هر پنج دقیقه یکبار دو هواپیمای دشمن در فضای منطقه عملیاتی و بر فراز اروند رود و نیز در عقبه های یگان ها ظاهر شده و اقدام به بمب باران می کردند، علاوه بر تصرف شهر فاو و پاکسازی کامل منطقه، در شمال شهر و در جاده محور ساحلی حضور یابند و به این ترتیب اهداف مورد نظر در مراحل اول و دوم عملیات، با موفقیت کامل تأمین گردید.

دفع پاتک های تعجیلی با کمک آتش توپخانه
فرمانده سپاه قبل از آغاز عملیات والفجر 8، فرمانده توپخانه سپاه برادر حسن شفیع زاده را مأمور نمود تا با کمک آتش دقیق توپخانه از منطقه جزیره آبادان، پاتک های سه روز اول دشمن را دفع نماید تا برای یگان های پیاده فرصتی فراهم شود تا آنها بتوانند مواضع خود را در مناطق تصرف شده، تثبیت نمایند. بنابراین توپخانه سپاه با ثبت گره های مواصلاتی و نقاط مؤثر در خطوط تدارکاتی دشمن و با کمک دیده بانی دقیق و از طریق تمرکز آتش ها، توانست نقش مؤثری را در به هم پاشیدن سازمان واحدهای پاتک کننده دشمن، قبل از رسیدن به خط تماس، ایفا نماید. آتش توپخانه گاهی اوقات موفق می شد که نظامیان بعثی را قبل از پیاده شدن از اتوبوس ها و خودروهای خود و نیز قبل از آرایش جنگی گرفتن مورد حمله قرار داده و امکان گسترش مناسب آنها را ندهد. توپخانه عمل کلی قرارگاه ختم الانبیاء، در تمام دوره هفتاد و پنج روزه نبرد فاو توانست به عنوان یک یگان پر قدرت، واحدهای خط مقدم را در برابر پاتک ها و تهاجمات دشمن، به طور مرتب پشتیبانی نماید.

پاتک های سازمان یافته ارتش بعثی     
  با توجه به اهمیت محور ساحلی در کنار خورعبدالله و حساسیت دشمن نسبت به آن، پس از گذشت 36 ساعت از آغاز تک، اولین پاتک ارتش صدام متوجه این محور شد؛ لیکن موفقیتی در بر نداشت. همان گونه که قبلاً ذکر شد دشمن که تصور می کرد محور اصلی عملیات از سَمتِ جزیره ام الرصاص و یا منطقه هورالهویزه به خاطر نزدیکی اش به شهر بصره است، بیشتر توجه خود را به این منطقه معطوف کرده بود؛ لیکن سرانجام پس از سه روز از آغاز تک، متوجه اساسی بودن عملیات در این ناحیه و تلاش اصلی تک در منطقه فاو شد و لشگر گارد ریاست جمهوری را وارد درگیری در این منطقه کرد.

قبل از آغاز عملیات با انجام فعالیت های شدید مهندسی که با استتار کامل صورت می گرفت سپاه موفق شد تا حدود 500 عراده توپخانه صحرایی، توپخانه پدافند هوایی و تانک را در مواضع مناسبی که احداث کرده بود در منطقه عمومی جزیره آبادان و در بین نخلستان ها مستقر نماید این اقدام سپاه، این امکان را برای قرارگاه خاتم الانبیاء فراهم کرده بود تا دشمن را از حدود 100 کیلومتری قبل از رسیدن به منطقه فاو و در مسیر حرکت خود بر روی خطوط مواصلاتی منطقه و جاده های ارتباطی، زیر آتش سنگین توپخانه دوربرد سپاه و ارتش قرار دهد.
  پس از ورود لشگر گارد به منطقه جهت انجام پاتک، یگان های خودی با اجرای آتش انبوه توپخانه و ادوات به این لشگر هجوم بردند. در این میان، دشمن به منظور پشتیبانی از لشگر گارد در ساعت 5:30 صبح روز 24/11/1364 به حمله شیمیایی علیه مواضع رزمندگان اسلام مبادرت ورزید؛ ولی به دلیل ترس خلبان های هواپیماهای عراقی از مورد اصابت قرار گرفتن، از سوی واحد های پدافند ضد هوایی و بخصوص سایت موشکی هاگ که در پوشش نخلستان ها، گسترش یافته بود، جنگنده های دشمن مجبور شدند تا بخشی از  بمب های شیمیایی خود را در میان نیروهای لشگر گارد صدام فرو ریخته که به مصدومیت تعدادی از آنان منجر شد.

  در ادامه عملیات، یگان های خودی در محور جاده استراتژیک، جاده ام القصر و کارخانه نمک، بر حملات خود شدت بخشیده و توانستند ضمن تصرف نیمی از کارخانه نمک، روی جاده ام القصر نیز خطی دفاعی به موازات این کارخانه تشکیل دهند. سپس، طی چند شب درگیری متوالی، یگان های خودی با درهم شکستن خطوط دشمن موفق شدند در شب هشتم عملیات، خود را به سه راهی کارخانه نمک رسانده و با احداث چند رده خاکریز بلند و آرایش مناسب و استقرار سلاح های ضد زره، در پشت آن مستقر شوند و خط پدافندی اولیه خود را تشکیل دهند.
  از روز هشتم به بعد با تشکیل خط مناسب پدافندی، دشمن که خود را به طور کامل پیدا کرده و حواس خویش را بازیافته بود، پاتک هایش را مجدداً آغاز کرد. ابتدا، از جاده فاو- البِحار وارد عمل شد که با مقاومت رزمندگان اسلام مواجه و با از دست دادن تعدادی از نفرات و انهدام تجهیزات خود عقب نشست. سپس، از جاده استراتژیک، تهاجم خود را روی سه راهی کارخانه نمک متمرکز کرد؛ لیکن بر اثر اجرای آتش شدید خمپاره وتوپخانه، انهدام قابل توجهی را متحمل شده و با بر جای گذاردن تعداد زیادی کشته و زخمی عقب نشینی کرد.

  در روز یازدهم عملیات، به منظور تکمیل خط پدافندی و تثبیت آن، از سوی رزمندگان اسلام در سراسر محور ساحلی و میانی جبهه، آب رها شد و به این ترتیب، دشمن از تلاش مجدد برای پاتک در محورهای یاد شده ناامید گردید.

تثبیت خطوط دفاعی
  در مجموع، درگیری های فاو و پاتک های مستمر و بی وقفه دشمن، 75 روز به طول انجامید. دشمن در این مدت از آتش پر حجم توپخانه دوربرد، حمله هواپیما ها، سلاح های شمیایی، ناوچه های جنگی، لشکر های تکاور، یگان های زرهی و موشک های زمین به زمین برای باز پس گیری مواضع از دست داده و منطقه فاو، استفاده کرد ولی پس از این مدت ارتش بعثی از باز پس گیری منطقه مثلث فاو ناامید شد و به پاتک های خود خاتمه داد.
  البته در این عملیات فرماندهان و رزمندگان بزرگی ازجمله محمد اثری نژاد مسئول تدارکات و پشتیبانی قرارگاه نوح، مهندس حمید سلیمی مسئول مهندسی قرارگاه نوح، جعفر تهرانی مسئول اطلاعات لشگر 27 محمد رسول الله(ص)، جواد دل آذر قائم مقام لشگر 17 علی ابن ابیطالب(ع)، عبدالله رحمتی و... به فیض عظیم شهادت نائل آمدند و تعداد زیادی هم از مسئولین یگان های شرکت کننده در عملیات زخمی گردیدند.

به هر حال، عملیات والفجر 8 طولانی ترین عملیات دوران جنگ بود و تثبیت منطقه تصرف شده در آن کار عظیمی بود که کارشناسان نظامی دنیا به ایران، در طرح ریزی و اجرای چنین نبردی آفرین گفتند.
بررسی اهداف و راهبرد عملیاتی دشمن در مقابله با تهاجم به فاو
  اهداف و راهبرد عملیاتی دشمن در مقابله با این عملیات به شرح ذیل جمع بندی می شود.

الف- انجام عملیات پدافندی
  دشمن در هفته اول تهاجم ایران به منطقه فاو از استراتژی عملیات پدافندی با یگان های مناسب برای انجام پاتک های تعجیلی و فوری استفاده می کرد. هدف او از اجرای عملیات پدافندی عبارت بود از الف- حفظ و تثبیت یگان های تک کننده در مناطق تصرف شده
ب- عدم اجازه به نیروهای آفند کننده جمهوری اسلامی ایران برای توسعه منطقه تصرف شده به منظور جلوگیری از ادامه پیشروی آن ها
ج- ایجاد یک سد نفوذ دفاعی در موقعیت جدید ایجاد شده.

ب- انجام عملیات آفندی
  عملیات آفندی که پس از اتمام عملیات پدافندی و اطمینان دشمن از عدم امکان پیشروی جدید توسط رزمندگان اسلام صورت می گرفت به منظور شکست تک انجام شده و بیرون راندن قوای اسلام از سرزمین های تصرف کرده و در نتیجه بازپس گیری شهر فاو و تأسیسات بندری آن، حضور مجدد در پایگاه های موشکی مستقر در رأس البیشه که محل استقرار موشک های ساحل به دریایِ موسوم به کرم ابریشم بود. با این عملیات که از هفته دوم درگیری ها آغاز شد و نزدیک به 70 روز طول کشید، دشمن می توانست ضمن کاهش تلفات خود در برابر تک انجام شده به بازپس گیری سرزمین خود در منطقه عملیاتی، امیدوار شده و موجبات انهدام نیروهای تک کننده را فراهم نماید. در صورت موفقیت این طرح، دشمن می توانست دوباره تسلط خود را بر اروند رود بازیافته و موجبات تأمین خورعبدالله را به منظور تردد ناوچه ها و شناورهای پشتیبانی رزمی خود را از بندر ام القصر به سمت اسکله های البکر و الاُمیّه در خلیج فارس فراهم آورد و در نتیجه از نیروهای رزمی و اطلاعاتی مستقر بر روی اسکله های نفتی البکر و الامیه با آسودگی خاطر، پشتبانی نماید و از این دو اسکله به عنوان دو پایگاه اطلاعاتی مهم در شمال خلیج فارس استفاده نماید.

  صدام در آن زمان می گفت که ایرانی ها در کیسه ای گیر کرده اند که درب آن کیسه در اختیار ماست و با گفتن این جمله، از به دام انداختن نیروهای ایرانی اطمینان داشت.

  تاکتیک های دشمن در حین عملیات
دشمن به منظور رسیدن به اهداف خود از سه تاکتیک عمده استفاده می کرد:
الف- استفاده گسترده از جنگ افزارهای شیمیایی
  دشمن با استفاده از این سلاح ها در طی عملیات توانست بیش از 5000 نفر از رزمندگان اسلام را مصدوم نماید بطوری که حدود 2000 نفر آن ها بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی و جراحات ناشی از آن، به شهادت رسیدند. تفاوت به کارگیری سلاح های شیمیایی با سایر سلاح های متعارف در این است که هم تلفات بیشتری به بار می آورد و هم اثر روانی مختل کننده ای بر رزمندگان حاضر در صحنه عملیات می گذارد.
رزمندگان اسلام برای مقابله با سلاح های شیمیایی دشمن از ماسک، چفیه و برپایی آتش از طریق حمله به تانک ها و خودروهای دشمن و به آتش کشیدن آنها بهره می بردند. ولی استفاده از ماسک باعث کاهش توانایی رزمندگان در جنگیدن با دشمن می شد.
تنها در 20 روز اول عملیات ارتش بعثی، 1000 بمب شیمیایی از طریق هواپیما بر سر رزمندگان اسلام فرو ریخت.

ب- استفاده وسیع از حمله های هوایی برای زدن عقبه های یگان های عمل کننده
  دشمن در این ایام با پروازهای پی در پی و گسترده هواپیماهای جنگی خود تمام پل های احداث شده بر روی رودخانه بهمنشیر و اروند رود و نیز مراکز پشتیبانی یگان ها را مورد حمله مرتب و بمب باران های هوایی قرار می داد و در جریان آن بیشترین تلفات هواپیما نسبت به سایر عملیات ها را در عملیات والفجر 8 داشت.
در روزهای اول عملیات دشمن با استفاده از بمب های لیزری تمام پل های موجود بر روی رودخانه بهمنشیر را منهدم کرد و شرایط به گونه ای شد که برای 48 ساعت امکان عبور از رودخانه بهمنشیر به طور کامل قطع گردید.
نیروهای پرتلاش جهاد سازندگی که نقش بزرگی در اقدامات مهندسی، نصب پل ها، ساختن      جاده ها و آماده سازی عقبه یگان ها برای انجام عملیات والفجر8 داشتند، پس از بمباران پل ها بر روی بهمنشیر مجبور شدند یک پل عمدتاً خاکی در رودخانه بهمنشیر احداث نمایند تا در برابر بمباران های دشمن از بین نرود.

ج- پاتک با لشگرهای ویژه گارد و سایر واحدهای رزمی
  این پاتک ها در طول 75 شبانه روز جنگ به طور مرتب ادامه داشت و حتی دشمن بر خلاف تاکتیک جنگی خود در شب نیز اقدام به پاتک می کرد. در یکی از این پاتک ها که متکی بر جاده ساحلی خورعبدالله به ام القصر در تاریخ 29/11/1364 انجام شد، دشمن ستون تانک ها را بر روی جاده قرار داده و با کندی به پیشروی خود ادامه می داد هر تانک که مورد اصابت رزمندگان اسلام قرار می گرفت تانک بعدی او را هُل داده و به کنار جاده پرتاب می کرد و خود جایگزین آن می شد. در این شب سرداران رشید، سعید مهتدی، رضا دستواره، جعفر تهرانی، سعید سلیمانی از لشگر 27

  محمد رسول الله و تعداد زیادی از فرماندهان و رزمندگان لشگر 17 علی ابن ابیطالب، حماسه های
زیادی آفریدند. شرایط به گونه ای سخت شده بود که در ذهن همه رزمندگان اسلام آیه 62 سوره نمل خطور می کرد و تعداد زیادی از آن ها با خود زمزمه می کردند که: اَمّن یُجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ و یَکشِفُ السّوء . در نهایت و در اوج اضطرار، خداوند با فرستادن باران به کمک سلحشوران اسلام این پاتک را هم ناکام گذاشت و همه دریافتند اِن تَنصُروا الله فَلا غالبَ لَکُم .

علت اینکه دشمن پس از ناکامی از پاتک های خود در محورهای فاو- البحار و جاده ساحلی به پاتک از محور ام القصر اقدام نمود دور بودن این ناحیه از آتش توپخانه رزمندگان اسلام بود. ارتش صدام تصور می کرد که حمله از این محور می تواند تمام ناکامی های قبلی را جبران نماید.

د- زیر آتش قرار دادن مرتب جاده آبادان در منطقه خسرو آباد
توپخانه دشمن به طور مرتب گره های مواصلاتی در جاده آبادان به سمت قفاص را به خصوص در منطقه خسرو آباد، زیر آتش پر حجم خود قرار داده بود، به گونه ای که این جاده را به طور کامل ناامن نموده و تردد از آن را مختل نموده بود. همچنین در بسیاری از اوقات، دشمن آتش های ضد آتشبار خود را با استفاده از گلوله های شیمیایی انجام می داد تا بتواند ضربات مؤثر تری را به رزمندگان وارد نماید، به طوری که در یک روز خدمه چهار آتشبار توپخانه رزمندگان اسلام مصدوم گردیده و غیر فعال شدند.  

نتایج عملیات
  عملیات فاو با موفقیت بزرگی که پس از حدود سه سال از گذشت عملیات بیت المقدس نصیب مردم ایران کرد، آغاز یک تحول بزرگ و گشایشی عمده در جبهه های جنگ بود که به نوبه خود منجر به فتوحات دیگری از جمله عملیات کربلای 5 و عملیات والفجر 10، گردید. این عملیات بزرگترین پیروزی رزمندگان اسلام پس از فتح خرمشهر در سال 1361 بود.

  نتایج عملیات والفجر 8 به شرح ذیل جمع بندی می گردد.
1-  این عملیات بر اساس یک تفکر پیچیده و خلاق نظامی و به وسیله انسان هایی ورزیده و آموزش دیده و شجاع و شهادت طلب که توانستند با تاکتیک مناسب دشمن را غافلگیر نمایند انجام شد و به همین دلیل ارزیابی از توان نظامی سپاه را در داخل و خارج کشور تحت تأثیر قرار داد.

2-  این عملیات نشان داد که قدرت خلاقیت و ابتکار عمل فرماندهان و طراحان عملیات توانسته است کمبود شدید یگان های مانوری، امکانات و مقدورات مورد نیاز برای عملیات را تا حد زیادی جبران نماید. فرماندهان سپاه توانستند مانور خود را به خوبی و منطبق با وضعیت زمین منطقه عملیات طراحی نمایند و از عوارض طبیعی زمین حداکثر بهره برداری را در طراحی مانور و آتش انجام دهند.

3-  دشمن برای بازپس گیری زمین منطقه عملیاتی فاو مجبور شد نیروهای خود را به طور گسترده به خطوط مقدم جبهه گسیل داشته و آن ها را بی مهابا مصرف نماید و در نتیجه منهدم گردد. برخی معتقدند که اگر بخش مهمی از توان نظامی دشمن در این عملیات منهدم نمی شد، ارتش بعثی دست به تهاجمات گسترده ای علیه مواضع رزمندگان اسلام در نقاط مختلف جبهه می زد.

4-  این عملیات قدرت تدبیر فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء را برای استفاده بهینه از نیروی هوایی، پدافند هوایی و هوانیروز نشان داد و موجب اعتماد به نفس بیشتری گردید و مشخص ساخت چنانچه از توان دو سازمان سپاه و ارتش متناسب با طبیعت آن ها، استفاده شود، نتایج بهتری حاصل خواهد شد. لازم به ذکر است که 4 محل پرتاپ موشک هاگ در بین نخلستان های دهانه اروند رود از سوی نهاجا ایجاد و به طور متناوب و متناسب با شرایط دشمن از یکی از آنها جهت پرتاب موشک به سمت هواپیماهای مهاجم دشمن استفاده می گردید. از سوی دیگر از آنجا که دشمن مجهز به موشک های ضد رادار بود، نیروی هوایی با ابتکار عملی، سعی می کرد تا رادار جستجوی پایگاه موشکی هاگ را خاموش نگه داشته و از رادارهای دورتر از منطقه استفاده نموده و اطلاعات آن رادارها را از طریق خط باسیم در اختیار پایگاه موشکی هاگ قرار دهد تا آسیب پذیری این پایگاه ها در برابر حملات هوایی دشمن، کاهش یابد.

5-  این عملیات در منطقه ای انجام گرفت که صدام به بهانۀ تسلط کامل براروند رود، جنگ با ایران را شروع کرده بود. او قرار داد 1975 را در آغاز جنگ تحمیلی پاره کرده بود و این عملیات عملاً قرار داد 1975 الجزایر را به سود جمهوری اسلامی ایران تثبیت کرد.

6-  عملیات والفجر 8 مبنایی برای تدوین استراتژی باز دارندگی جمهوری اسلامی ایران شد.
  استراتژی بازدارندگی همواره بر این اصل استوار است که کشورهای همسایه را از حمله نظامی به خاک کشور باز دارد و در صورت حمله، صحنه نبرد را به داخل خاک دشمن منتقل سازد. ارزش این عملیات به آن بود که به دشمن نشان داد، سیاست بازدارندگی از طریق حمله گسترده، توانسته است جنگ را به طور جدی به داخل خاک دشمن منتقل سازد و لبه تیز آن را به سوی ارتش متجاوز برگرداند.  

  سایر نتایج این عملیات به شرح زیر است:
1-آزادسازی حدود 600 کیلومتر مربع از اراضی منطقه عملیات
2- تصرف شهر فاو و تأسیسات نفتی و بندری آن
3-  تصرف سه پایگاه موشکی ساحل به دریا
4-  انسداد راه ورود کشتی های عراق به خلیج فارس
5-  تسلط بر اروند رود
6-  تأمین خورعبدالله
7-  تأمین شمال خلیج فارس و ایجاد امکان تردد امن کشتی ها به بندر امام خمینی(ره)
8-  تهدید بندر ام القصر
9-  هم مرزی با کویت به عنوان عضوی از شورای همکاری خلیج فارس که در پشتیبانی از عراق اقدام می کرد.
تلفات و خسارات دشمن
1-  به اسارت درآمدن 2105 نفر از نیروهای دشمن
2-  انهدام جنگ افزارها و تجهیزات دشمن به شرح ذیل :
هواپیما   39 فروند
بالگرد  5 فروند
تانک   300 دستگاه
نفربر  240 دستگاه
لودر و بلدوزر  5 دستگاه
انواع خودرو   250 دستگاه
توپ صحرایی  20 قبضه
توپ ضد هوایی  55 قبضه
ناوچه موشک انداز   2 فروند

 3-  غنایم به دست آمده در این عملیات عبارتند از:

 تانک  50 دستگاه
نفربر  45 دستگاه
لودر و بلدوزر   30 دستگاه
انواع خودرو  180 دستگاه
رادار موشکی   3    دستگاه
توپ صحرایی  20      قبضه
توپ ضد هوایی  120    قبضه
تلفات و خسارات خودی
1-  مورد اصابت قرار گرفتن چهار فروند هواپیمای F5 نیروی هوایی و به شهادت رسیدن و اسیر شدن خلبان های آنها
2-  شهید و مجروح شدن تعداد          از رزمندگان اسلام
3-  شهادت تعدادی از فرماندهان برجسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

  تحلیل و ارزیابی عملیات والفجر 8
  عملیات والفجر 8 به دلیل نوع طراحی، اهمیت زمین منطقه عملیات، سرعت عمل در اجرای طرح عملیات، انتخاب تاکتیک های مناسب و مخصوص به خود برای پیروزی بر دشمن، غافلگیر نمودن دشمن و همچنین توان پایداری و مقاومت طولانی در برابر پاتک های دشمن به مدت 75 روز، یکی از جذّاب ترین و مهم ترین نبردها در دوران هشت ساله حماسه دفاع مقدس است.

  اجتناب از جنگ در زمینِ به شدت مسلح شده با کمک میادین مین و سیم های خاردار و موانع متعدد، پس از عملیات های والفجر مقدماتی و والفجر1 و در پی آن ابتکار انجام عملیات در منطقه هورالهویزه در شرق رودخانه دجله طی دو عملیات بزرگ خیبر در سال 1362 و بدر در سال 1363،موجب انفعال ارتش متجاوز رژیم عراق و ایجاد نگرانی در میان حامیان منطقه ای و بین المللی او گردید. زیرا تداوم عملیات ها تا اندازه ای مانع فرسایشی شدن جنگ می شد و علائمی دال بر ناتوانی ارتش صدام را آشکار می ساخت. از طرفی جمهوری اسلامی ایران که ابتکار عمل نظامی را همچنان در دست داشت، زمینه عملیات بعدی را با استفاده از تجربۀ عملیات در منطقه هور فراهم نمود.

  در این میان عاملی که موجب شد طراحان نظامی در انتخاب منطقه بعدی برای عملیات دقت بیشتری به عمل آورند، این بود که هیچ یک از نبرد های انجام شده در مقطعِ پس از فتح خرمشهر دارای نتایجی نبود که قادر باشد برتری تعیین کننده ای را نصیب ایران کند. از این رو، لازم بود حرکت جدیدی در صحنه جنگ انجام شود که با آنچه از روز اول جنگ تا آن زمان به وقوع پیوسته بود، متفاوت باشد و فرماندهان نظامی ارتش بعثی عراق نیز از پیش بینی آن ناتوان باشند تا با تکیه بر غافلگیری بتوان، به نتایج مورد نظر دست یافت. این حرکت جدید و تعیین کننده، عبور از رودخانه عریضی همچون اروند رود و تسخیر منطقه مهم شبه جزیره فاو بود. عملیات والفجر 8 یکبار دیگر توازن قوا را به نفع جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرد. البته این برتری نظامی نه بر اثر افزایش تجهیزات و توان رزمی تسلیحاتی، بلکه بر اساس ابتکار عمل و نوع طرح ریزی عملیات و به کارگیری مفید توان رزمی موجود، علیه دشمن به وجود آمد.

در تمام دوران جنگ، ارتش عراق از نظر توان رزمی و میزان تجهیزات و تسلیحات و تنوع آنها، بر قوای جمهوری اسلامی ایران برتری داشته است. بخصوص این برتری نظامی، در برتری مطلق هوایی، برتری زرهی، برتری آتش توپخانه و برتری تعداد یگان های مانوری و حتی برتری تعداد سربازان موجود در جبهه های جنگ، بوده است. از طرفی بکارگیری سلاح های کشتار جمعی و سلاح های شیمیایی از سوی ارتش بعثی، همیشه از مشکلات اصلی در طراحی عملیات ها علیه دشمن بوده است. آنچه عملیات والفجر 8 را برجسته و نمایان می سازد این است که در طرح ریزی این عملیات به نوعی تلاش شد که برتری های ارتش صدام، در موضوعات فوق، ناکارآمد گردد و رزمندگان اسلام، زمین و  منطقه ای را برای جنگیدن انتخاب کنند که دشمن نتواند از همه ظرفیت خود در جنگ علیه رزمندگان اسلام استفاده کند و برعکس همه ظرفیت و توان رزمی جمهوری اسلامی ایران، در آن منطقه به کار آید. در نهایت این عملیات، مقدمه ای شد برای وادار کردن شورای امنیت سازمان ملل برای توجه به خواسته های جمهوری اسلامی ایران در نوشتن قطعنامه 598 و اطمینان از این که قدرت های بزرگ حامی صدام، فقط با راه حلی سیاسی می توانند جلوی پیشروی نظامی جمهوری اسلامی ایران را برای رسیدن به خواسته های خود، بگیرند.

اقدامات دشمن پس از عملیات والفجر8
1-  مذاکره آمریکا و شوروی برای اتخاذ ابتکار تازه برای پایان دادن به جنگ

  سیاست آمریکا و شوروی در آن زمان بر این قرار گرفت تا از شکست صدام به دست ایران جلوگیری نماید.
2-  ملاقات مقامات آمریکا و شوروی با مسئولین عراقی و حمایت آنها از صدام

3-  تلاش آمریکا از طریق کشورهای عضو گروه G7 به منظور تهیه پیش نویس قطعنامه ای علیه ایران که در آن ایران متهم می شد که به تمام درخواست های آتش بس و صلح، جواب منفی داده و بنابراین خطری برای امنیت جهانی است. آن ها قصد داشتند تا با تصویب این قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل، مجموعه ای از اقدامات علیه جمهوری اسلامی ایران را سازماندهی نمایند. در آن زمان این مسئله در خدمت حضرت امام خمینی مورد بررسی و بحث قرار گرفت. حضرت امام فرمودند ما بایستی جلوی تصویب این قطعنامه را بگیریم، گرچه جنگ را تا رسیدن به خواسته هایمان رها نمی کنیم. بنابراین وزارت خارجه مأمور شد که در این راه تلاش کند و قطعنامه 598 چیزی بود که ایران آن را تألیف نمود و توانست به جای این قطعنامه، در شورای امنیت مطرح نماید. امام در آنجا فرمودند که آتش بس باید هم زمان باشد با تشکیل کمیته ای که مسئول و آغازگر جنگ را مشخص نماید. بنابراین امام در شرایط بسیار حساس آن روز توانستند در ظرفی که وجود داشت، قضیه را معکوس نمایند و قطعنامه 598 را جایگزین قطعنامه ای که آمریکا تلاش داشت تنظیم بنماید، بکند که این قطعنامه هیچ دستاوردی برای رژیم صدام در عراق، نداشت.آمریکا در آن زمان تلاش داشت تا بدنبال قطعنامه های تهدید و تضییق علیه ایران برود و از این طریق فشارها بر روی ایران را افزایش دهد.

4-  حضور نظامی بیشتر آمریکا در خلیج فارس به بهانه تأمین امنیت کشتیرانی در مسیر انتقال انرژی. لازم به ذکر است که آمریکا به تدریج حدود 90 فروند ناو جنگی و لجستکی خود را وارد خلیج فارس نموده و علیه ایران آرایش جنگی گرفت.
5-  کاهش دادن قیمت نفت تا حدود 7 دلار برای اعمال فشار اقتصادی بر ایران
6-  متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم
7-  موضع گیری کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران
8-  متهم کردن ایران به خرید تسلیحات از سوریه و کره شمالی
9-  به کارگیری سیاست دفاع متحرک از سوی ارتش بعثی در سراسر جبهه های جنگ که منجر
به اشغال شهر مهران در تاریخ 27/2/1365 از سوی ارتش صدام گردید و رژیم بعثی اعلام نمود که فاو در برابر مهران. البته رزمندگان سپاه اسلام موفق شدند شهر مهران را دوباره در تاریخ 9/4/1365 بازپس بگیرند و این پایانی بود بر سیاست جنگی جدید ارتش متجاوز
10-  حمله هواپیماهای ارتش بعثی به هواپیمای مسافربری نمایندگان مجلس ش

ارسال نظر