یادداشت رئیس حوزه هنری استان گلستان در خصوص سومین کنگره ادبیات آئینی خراسان شمالی
فرهنگ و تاریخ ایرانی، با ادبیات و خصوصاً شعر، گره خورده و عجین شده است. بی جهت نیست که بر سر تاقچۀ خانۀ هر ایرانی، یک جلد کلام الله مجید به همراه یکی دو دیوان شعر از کسانی همچون حافظ و مولانا و فردوسی نشسته است. این همنشینی شعر و آیین، ریشه در تاریخ ما دارد و سرشت ما از آن ساخته شده است.
شعر در حقیقت عنصر اصلی ادبیات است. این ارزش نفس شعر است. باید به این نکته در انقلاب توجه داشت و به آن بها داد و شعر را نسبت به دیگر هنرها باید اولی شمرد.
همانگونه که بارها شنیدهاید به تعبیر مقام معظم رهبری شعر یک ثروت ملی است که در واقع به همین گونه هم هست و با پیشینه و قدمت ادبیات در کشور ما چنین ثروتی تحقق پیدا کرده که بیانگر فرهنگ، تمدن و خرد ایرانیان است. وقتی از این منظر به شعر و ادبیات نگاه کنیم لاجرم بایستی به چند نکته توجه کنیم. وقتی ما چنین ثروتی را در اختیار داریم اولین نکته مترتب بر آن مسئولیتپذیری در مقابل آن است. چرا که این ثروت میتواند در خدمت کارهای بزرگ قرار گیرد و نتیجهای بزرگ داشته باشه و یا میتواند در خدمت کارهای کوچک و سرگرمی و عیاشی و خوشگذرانی باشد و در نهایت رو به سقوط رود که خلاف مسئولیت است. این ثروت میتواند نقش هدایتکننده داشته باشد و مخاطب را به راه راست و صراط مستقیم هدایت کند و میتواند او را به کج راهه برد و ساقط کند. این ثروت و این شعر میتواند ابزاری شود برای لغزیدن، غلتیدن و منحرف شدن که متاسفانه در این هجمههای فرهنگی و بوسیله ابزارهای رسانهای جدید اینگونه انتشار فراوانی دارد.
بنابراین از این ثروت هر دو کار برمیآید. میتواند در راه خدا، در راه اهداف انقلاب و اسلام، در راه حق و در راه انسانیت و یا صلح و در خدمت عدالت، در خدمت انسانیّت، در خدمت دین، در خدمت وحدت، در خدمت رفعت ملّی، در خدمت پیشرفت همهجانبۀ کشور، در خدمت انسانسازیِ به معنای واقعی کلمه و به طور کلی در صراط مستقیم قرار گیرد و یا میتواند عکس آن به سوی کجی ها و انحرافات به سمت نفعطلبی های شخصی و در خدمت باطل قرار گیرد.
لذا مراقبت، هدایت و تقویت این ثروت ملی برای متولیان امور فرهنگی استان باید یک مساله اساسی باشد. تا شعر همچنان در مسیر تعالی بخش خودش قرار داشته باشد و از آن منحرف نشود.
البته باید اعتراف کرد که بعد از انقلاب اسلامی این ثروت ملی به برکت این انقلاب ثمرات زیادی داشته که دلیل اصلی آن محتواسازی و مضمونسازیهای با ارزشی است که بعد از انقلاب اسلامی در حوزه ادبیات به وجود آمد. به طور مثال همین شعر آیینی و دفاع مقدس،به عنوان دو دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی به حساب میآیند.
یکی از افتخارات انقلاب شکوهمند اسلامی این است که باعث شد تا صدای هنرمندان مسلمان و دغدغهمندی که در هیاهوی روشنفکرنماها در دوران طاغوت ساکت شده و خفه میگشت، شنیده شود؛ صدا و ندایی که به دلیل اتصال به سرچشمههای اصیل معرفت، ندایی عرفانی و عرشی بود؛ هنرمندانی که میل به ادبیاتی پاکیزه و تزکیهکنندۀ روح و جان داشتند و تا پیش از پیروزی شکومند انقلاب اسلامی، مهر سکوت رسانهای بر لبهایشان زده شده بود.
حال، ما، میراثداران مردان و زنان بزرگی هستیم که برای رسیدن به عدالت و حقیقت، بر خصم و طاغوت زمان شوریدند و کاری سترگ کردند که جهانیان را انگشت به دهان کرد. و بر ماست که برای حفظ این میراث عطیم، تمام توان خود را به منصه ظهور آوریم. و چه هنرمندان و متولیان هنر بهتر از اینکه بستری برای هنرمندان و ادیبانِ دغدغهمند بگسترند تا پیام وحیانی اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین بهتر و بیشتر شنیده شود.
همین دغدغه بود که باعث شد حوزه هنری استان گلستان، در کنار حوزه هنری استان خراشسان شمالی بایستد و کنگره ادبیات آیینی را برگزار کنند. هدف از برگزاری چنین کنگرهای این است که خوانی بگستراند برای اینکه نوای دلسوختگان و عشاق اهل بیت رساتر و بهتر شنیده شود.
در این راستا، پیام کنگره به هنرمندان استان رسید و خوشبختانه، آثار ارزشمند و گرانبهایی، چه در حوزه شعر و چه در حوزه داستان، از هنرمندان استان گلستان به دبیرخانه کنگره ارسال شد. علاوه بر این، افزودن بخش ویژهای برای هنرمندان اهل سنت، باعث گردید هماستانیهای اهل تسنن که در استان گلستان جمعیت قابل توجهی دارند نیز بتوانند علاقمندی و عشق خود به حق و حقیقت، به عالیترین انسانهای تاریخ رابه زبان شیرین و شیوای ادبیات بیان کنند.
در پایان از تمامی برگزار کنندگان و همکاران عزیز در استانهای گلستان و خراسان شمالی که برای برگزاری این کنگره نهایت تلاش خود را انجام دادند، کمال تقدیر و تشکر را دارم و امیدوارم در سالهای آینده، شاهد رشد و ارتقای کمی و کیفی آثار ادبی با موضوع و محوریت آیین و دین را شاهد باشیم.