دومین جلسه نقد ماهانه داستان با تحلیل و بررسی داستانهایی از «مصطفی برفهای» در حالی با حضور 2 منتقد و فعال ادبی برگزار شد که «ثریا صدقی» از مدرسان کارگاههای داستاننویسی، به تعریفی از نقد و انواع آن پرداخت و در بعد تعریف نقد آن را سنجش یک اثر دانست که لازمه آن برخورداری از دانش نقد است.
وی ضمن تاکید بر این که افرادی که به نقد میپردازند باید به دانش آن دست یافته باشند تا بتوانند به عنوان یک حرفه دست به نقد بزنند، گفت: آن چیزی که در جلسات به عنوان نقد مطرح میشود بیشتر نوع نگاه و سلیقه ماست، تا نقد علمی و حرفهای و امیدوارم به سمت نقد حرفهای حرکت کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش به نقد سنتی و مدرن به عنوان انواع نقد پرداخت و به تفاوتهای موجود در این 2 گونه ادبی پرداخت و افزود: در نقد سنتی اثر با خود نویسنده سنجیده میشود، در حالی که در نقد مدرن حضور نویسنده نادیده گرفته میشود و آنچه اهمیت دارد، اثری است که تولید شده و ما با مولفههای درون اثر کار داریم.
«صدقی» توجه به ساختار داستان و عناصر به کارگرفته شده در اثر، بررسی محتوا و فرم را لازمه نقد داستان بیان کرد و با بررسی داستانهای ارائه شده در این جلسه به این مسئله که در آستانه داستان باید فضای داستان، شخصیت و دغدغهها مشخص باشد، اشاره کرد و توجه نکردن به این موارد را از نقاط ضعف برشمرد.
وی چند موضوعی شدن داستان، آشفتگی و عدم انسجام در متن، تنه ضعیف داستان و در هم تنیده شدن آستانه و متن داستان را نقاط ضعف آن دانست و به علاقهمندان داستاننویسی توصیه کرد تا اجازه دهند داستانهایشان بیات شود و در مرحله بعد به عنوان یک منتقد به داستان نگاه و آن را واکاوی کنند.
وی حفظ جذابیت در داستان نویسی و مد نظر قرار این مقوله درکنار اهمیت دادن به واژهها و کارکرد آنها را از دیگر نکات ضروری و مهم در داستان نویسی مطرح کرد و گفت: پلهای تداعی در داستان باید به شکل منطقی باشد.
«مهدی دوست» از دیگر منتقدان و فعالان عرصه داستان ضمن توجه به ساختارهای داستان نویسی نامشخص بودن داستان و دغدغه نویسنده را نقاط ضعف داستان ارائه شده در این محفل برشمرد.
وی به اهمیت و جایگاه شخصیتپردازی در داستان اشاره کرد و گفت: وقتی به یک شخصیت به درستی پرداخته و درباره آن به اندازهای فکر نشده باشد تا در داستان جان بگیرد، بیانگر این مسئله است که به شخصیت داستان پرداخته نشده است.
وی به بهترین نوع شخصیت هم در داستان نویسی گریزی زد و از شخصیت «کُمپلکس» که از نیکی و شر برخوردار است به عنوان بهترین شخصیت در داستان نویسی نام برد و خواستار توجه ویژه علاقهمندان به این مقوله در داستانهایشان شد و بر پرهیز از شخصیتهای معصوم و به دور از دسترس تاکید کرد.
این فعال ادبی با بیان این که یکی از مواردی که باعث مفهومسازی در داستان میشود، تکرار است تصریح کرد: باید به درستی و در جای خود از آن بهره گرفت، به ویژه وقتی قرار است المانهای داستان کارکرد سمبلیک پیدا کند، بهرهگیری از تکرار آن در جای درست بسیار مهم است.