مژده ای شهر دلمرده که باز، کاروانی از شهیدان می‌رسند

مژده ای شهر دلمرده که باز، کاروانی از شهیدان می‌رسند
شاعران خراسان شمالی، اشعاری در سوگ امام راحل و شهیدان جمهور سرودند.  
يکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۷
کد خبر :  ۳۵۰۴۹۲

به گزارش واحد رسانه و جریان سازی حوزه هنری خراسان شمالی، عصر روز یک شنبه، سوگواره ادبی شاعران خراسان شمالی در پاسداشت مقام امام راحل و شهدای خدمت با عنوان «جمهوری شهادت»، با حضور جمعی از مسئولین، هنرمندان، شعرا و مردم ادب دوست بجنورد و به همت حوزه هنری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، بنیاد شهید و امور ایثارگران و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، در سالن ترنج کانون پرورش فکری برگزار شد. 

در این محفل شعر، تعدادی از شاعران با ذوق استان اشعاری را در سوگ امام راحل و شهادت رئیس جمهور و همراهانشان برای حضار قرائت کردند. همچنین هنرمندان نوازنده با دمام زنی این سوگواره را شوری متفاوت و جلوه ای دیگر دادند.

 سعی میثم آذری در بیان روحیه وظیفه دوستی و شوق خدمت شهید آیت الله رئیسی، در ابیات زیر به خوبی مشهود است:

صبح می فهمید دختر از سفر برگشته ای

از عبای خاکی‌ات که روی رخت‌آویز بود

 سید باقر سیدی زاده شاعر جوان سرآغاز شعرش را ابیاتی از مردمداری رئیس جمهور شهید قرار داده است: 

گوش شنوای درد مردم! برگرد

ای آینه‌کاری تبسّم! برگرد

و با یادی از حسرت شهادت شعرش را اینگونه پایان می دهد:

«از آخر مجلس شهدا را...» نه! نه!

انگار همیشه رسم چیدن، این نیست

نواختن دمام، سنج و طبل، سوگواره را رنگ و بوی دیگر و حال حاضران را برای شنیدن اشعار دیگر شاعران، طراوتی نو و شوری عارفانه می بخشد.

می توان صفاتی نظیر ساده زیستی و صبر را که مرضیه براتی شاعر و چهره برگزیده هنر انقلاب،  در شعرش در مورد شخصیت سید شهیدان خدمت در ابیات زیر آورده است؛ به خوبی لمس کرد.

نه اهل رنگ و ریایی نه اهل جاه و مقامی

تو مرد ساده نعلین  و بوریا و حصیری

محمد رضا قدیمی مقدم شاعر پیشکسوت استان با گامهایی آرام وطمانینه خاص خود، پا به جایگاه میگذارد و فرارسیدن رحلت جانسوز امام و شهادت اندوهناک رئیس جمهور و همراهانشان را به حضار تسلیت می گوید. قدیمی مقدم از جاودانگی شهیدان خدمت علی الخصوص حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی در دل مردم گفت.

زبان گویا و پراحساس شعر ابزاری در دست شاعر است تا تراوشاتی را که غم و اندوه حادثه ای بر روحش می نشاند بیان کند. مهین خادمی شاعری است که بغض فرو خورده خود را در شعرش چنین نمایان کرده است:

پای خدمت به وطن سوختی و آب شدی

اشک هم مرهم این غصه جانکاه نشد

بی تو در سوگ و سیاهی همه درگیر غمیم

هیچکس مثل تو در ظلمت شب ماه نشد

بر دیده شاعران نشستن و از نگاه شعری به اتفاقات نگریستن اتفاقی ایست؛ که در چنین محافل شعری رخ میدهد. اباصلت رضوانی با زمزمه شعری که یادآور غم و اندوه زمان به سوگ نشستن مردم ایران در غم از دست دادن رهبر و معمار کبیر انقلاب بود؛ خاطره آن روزها را بار دیگرمجسم کرد.

اشک درچشم و شکست بغض سنگین در گلو

زخمی این ساز را در سینه ام حس می کنم

ای بهارت تا ابد در ما شکوفا همچنان

گلشن این راز را در سینه ام حس میکنم....

بانوی رباعی معصومه وحدانی، با خواندن ابیات زیر، با بیان شاعرانه خود لطافت و عطری روح نواز به مجلس شعر خوانی دمید. 

این ماه آرمیده در تابوتی از بهار 

تا آستان شاه خراسان رسیده است

عطر عبادت اوست که پیچیده در حرم؟

یا جبرئیل گوشه ایوان رسیده است؟

صدای خش خش بازشدن دفتر منیژه درتومیان شاعری که خود داغ برادر شهیدش را در دل دارد حاضران را آماده شنیدن شعری پراحساس می کند. او با صدایی آرام و گرم شروع به خواندن می کند:

دیگر چگونه بغض گلو را فرو دهیم

وقتی در گلوی وطن استخوان شکست

مهدی چناری از بغض فرو خورده و بهت برجای مانده سروده است و برای انتقال حس و حال خود به دیگران ابیات زیر را با اندوه و حسی از همدردی خواند:

تمام شهر ماند از ماتمت بر خاک سردرگم

که روی شاخه های شهر شال عزا مانده است...

چناری در پایان با خواندن؛ 

آشفته بود حال تمام درخت ها 

نارنج بغضی در سبد انفجار بود

هنر خود را به شیوه ای هنرمندانه‌ای به رخ کشید.

درادامه شاعر ایثارگر وتد محزون، با ذکر خاطره ای از روزهایی که بیماری حضرت امام رو به وخامت گذاشته بود، گفت: در آن روزهای پرالتهاب همه اطرافیان امام به دنبال پزشکی حاذق بودند. پزشک مخصوص شاه مخلوع در ایران حضور داشت اما ترس از ناراحتی امام (ره ) مانع می شد تا پزشک را به بالین ایشان بیاورند. با تصمیم جمعی مبنی بر عدم اعلام مسئولیت وی در گذشته، دکتر به بالین امام آمد. در این میان شخصی به امام پزشک را معرفی کرد و امام بسیار خرسند شد که یکی از فرزندان این آب و خاک به چنین درجه علمی رسیده است که پزشک شخص اول کشور باشد.

در پایان این جمع پر لطف و شاعرانه عباس شجاعی از مداحان برجسته استان، که از شاگردان حاج صادق آهنگران بوده است؛ سوز صدایش را با زنگ سنج و ضرب طبل و صدای دمام همنوا کرد. حاضران با مداحی او همراه شدند و یکصدا با او خواندند:

سید مظلومان خدانگه دارت، خدانگه دارت....

ارسال نظر