نوقلمان دفاع مقدس در اردوی تاریخ شفاهی چه آموختند؟
به گزارش واحد رسانه و جریان‌سازی حوزه هنری خراسان شمالی، با حضور جمعی از نویسندگان نوقلم و راوی روزهای جنگ، پژوهشگر و محقق استانی و از پیشکسوتان دفاع مقدس، سرهنگ وضیع، اردویی یک روزه با هدف شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی در دوران انقلاب و دفاع مقدس، برای آشنایی هرچه بیشتر نویسندگان، برگزار شد.
حکیمه وقاری مسئول واحد فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان، در توصیف این اردو می‌گوید:
نگاه غریب و کنجکاوانه عابران به جمعی متشکل از بانوان محجبه، ما را بر آن داشت تا با نگاه ارتباط را برقرار و باب گفتگو را باز کنیم. توضیحات سرهنگ وضیع همراهی مردم را بیشتر می‌کرد. می‌آمدند تا بشنوند وقتی از جنگ می‌گوییم چه چیزهایی بیان می‌شود...
خانمی مسن با چادری که حریمش بود، آرام آرام به جمع ما نزدیک شد. گرم جویای احوالمان شد. نگاه تحسین برانگیزش به حجاب و پوششمان باعث شد دلمان را به او بدهیم تا او برایمان سخن بگوید. لب گشود و با اشتیاق از روزهای سخت و عجیب جنگ گفت: به همراه خانومای دیگه من هم جزو زنان پشتیبان جنگ بودم. یک برادرم خلبان و دیگری رزمنده دوران جنگ بودند. گرم صحبت بود که راوی، سرهنگ وضیع ایشان رو شناخت و جویای احوال پدر و برادارنش شد و ما هم تماشاگر مکالمه‌ای پر خاطره و دلنشین...
با دیدن این بانوی جهادگر متوجه شدم که گنجی پنهان را کشف کرده‌ام. شماره‌اش را گرفتم تا در آرشیو اطلاعاتم ثبت کنم. چنین افرادی حرف‌هایی دارند که تکرارش نمی‌آزارد و همیشه گوشی برای شنیدن دارد. دید خود را به رویدادهای جنگ صادقانه می‌گویند؛ که چطور فرزندان را در دامن برای حفظ دین و وطن پروراندند. چگونه نوجوان و جوان پر شر و شور را عارف تربیت کردند.
از مسجد امام گذشتیم؛ در ادامه مسیر، همسر شهید دژخی که مسئول بسیج و فعال فرهنگی بود را دیدیم. حوزه فعالیتش نوجوان و دغدغه هایش هم دغدغه های نوجوانان است. وقتی از فعالیت‌های گروه مطلع شد؛ برقی در چشمانش هویدا شد و با شوق گفت: نوجوان‌های من هم بسیار علاقه‌مندند بنویسند. دختران نوجوان من می‌توانند با قرار گرفتن در مسیر آموزش به نویسندگان توانایی تبدیل شوند. این فرصت برای آن‌ها محک زدن خودشان و برای شما کشف استعداد جدیدی را نتیجه خواهد داد.
در جمع ما نویسنده‌ی نوقلم جوانی حاضر بود که مشتاقانه همراه بود. حضورش در اردو ایجاد انگیزه شد تا گروه همسالان و دوستان علاقه‌مندش را به وادی نوشتن با موضوع شهدا دعوت کند.
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه جوادالائمه بجنورد، جایی که نویسندگان نوقلم با شور حالی وصف ناشدنی به دنبال کسب اطلاعاتی درباره شهید پروژه‌شان، در پرونده شهدا جستجو می‌کردند. به تماشا نشستم تا خود نیز از آنان انگیزه بگیرم، بیشتر تلاش کنم و پیگیرتر شوم.
با دیدن این همه اشتیاق به فکر افتادم به دنبال هماهنگی بیشتر برای استفاده از منابع بنیاد حفظ آثار برای بهرمندی نویسندگان بیوفتم.
سفر کوتاه اما پربارمان به سرانجام رسید؛ مقصدمان میعادگاه شهدای شهر، گلزار شهدا. سرهنگ محمود وضیع، خاطرات و روایت‌هایی از شهید زیبایی، شهید دستجردی را بازگو کرد تا برای خودش تجدید خاطره و برای ما تجربه‌ای جدید باشد. او گفت تا خاطراتش انگیزه‌ای برای نوشتن در نسل نو ایجاد کند تا یادآور شود: باید نوشت تا ایثار، مقاومت و پایمردی جوانان وطن زنده نگه داشته شود.
در انتها با استقبال علاقمندان، تصمیم بر آن شد؛ اردو به شیوه‌ای برگزار شود که در مناسبت‌هایی مثل ایام دهه فجر، سالروز شهادت اولین شهید انقلاب بجنورد و ... ادامه پیدا کند.